جدول جو
جدول جو

معنی سنوش - جستجوی لغت در جدول جو

سنوش
ضماد پماد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سروش
تصویر سروش
(دخترانه و پسرانه)
شنیدن و فرمانبرداری، فرشته مظهر اطاعت، فرشته پیام آور در فرهنگ زرتشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ونوش
تصویر ونوش
(دخترانه)
گل بنفشه (نگارش کردی: وهنهوش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از منوش
تصویر منوش
(پسرانه)
نام پسر پشنگ و نوه دختری ایرج از پادشاه پیشدادی، نام یکی از ناموران قدیم که امروزه در اوستا اسمی از او نیست، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آنوش
تصویر آنوش
(دخترانه)
از پایتختهای قدیم ارمنستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انوش
تصویر انوش
(پسرانه)
بی مرگ، جاودان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سنوی
تصویر سنوی
سالیانه، سالانه، جیره یا مزد یا درآمدی که در هر سال به کسی برسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنجش
تصویر سنجش
مقایسه، اندازه گیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سونش
تصویر سونش
ریزه های فلز که هنگام سوهان کردن و سودن آن به زمین می ریزد، براده، سناو، سخاله، توبال، برای مثال بر سرش یکی غالیه د ان بگشاده / وآکنده در آن غالیه د ان سونش دینار (منوچهری - ۱۵۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنوح
تصویر سنوح
پیدا شدن، هویدا شدن، پدید آمدن، رخ دادن امری، پابرجا شدن، در گناه افتادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سروش
تصویر سروش
پیام آور، در آیین زردشتی یکی از ایزد آنکه مظهر اطاعت و فرمان برداری از اوامر اهورامزدا است و به بندگان راه فرمان برداری می آموزد، برای مثال به فرمان یزدان خجسته سروش / مرا روی بنمود در خواب دوش (فردوسی۲/۴۱۴)
در موسیقی گوشه ای در دستگاه ماهور
فرشته
جبرئیل، در اسلام و دیگر ادیان سامی یکی از فرشتگان مقرب الهی که که وحی را بر پیغمبران نازل می کرد، روح الامین، روح القدس، روح اعظم، امین وحی، حامل وحی، ناموس اکبر
موکل بر روز هفدهم از هر ماه خورشیدی (سروش روز) است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنور
تصویر سنور
گربه، مهتر، بزرگ، بیخ دم، مهره های گردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنوخ
تصویر سنوخ
سنخ ها، گونه ها، نوع ها، جمع واژۀ سنخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنون
تصویر سنون
سنه ها، سالها، جمع واژۀ سنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سونش
تصویر سونش
ریزگی فلزات را گویند که هنگام سوهان کردن بزمین میریزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوب
تصویر سنوب
جمع سنب، اسپان تیز رو نوندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوت
تصویر سنوت
پنیر، کره، انگبین، شیره، رازیانه، زیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوح
تصویر سنوح
پیدا شدن پدید آمدن ایجاد شدن، حدوث (واقعه) ایجاد (سانحه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوخ
تصویر سنوخ
پابرجایی در دانش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوه
تصویر سنوه
سال زمانه زمانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنود
تصویر سنود
پشت باز نهادن، برآمدن برکوه، نزدیک پنجاه رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنجش
تصویر سنجش
آزمودن و قیاس کردن، مقایسه، وزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوی
تصویر سنوی
سالانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سروش
تصویر سروش
جبرئیل، فرشته
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سنه، سال ها گرد دندان خازدندان، جمع سنه، سال ها جمع سنه در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سالها سنین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوع
تصویر سنوع
خوب و نیکو گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوط
تصویر سنوط
کوسه که هیچ ریش ندارد یا مرد سبک ریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنور
تصویر سنور
گربه، مهره های گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوی
تصویر سنوی
((سَ نَ))
منسوب به سنه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنور
تصویر سنور
((س نَُ))
گربه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنوح
تصویر سنوح
((سُ))
پیدا شدن، پدید آمدن، ایجاد شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنجش
تصویر سنجش
((سَ جِ))
عمل سنجیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سروش
تصویر سروش
((سُ))
فرشته، نام روز هفدهم از هر ماه شمسی، در آیین زردشتی، نماد فرمانبرداری از اهورامزدا که به امر حساب و کتاب در روز رستاخیز می پردازد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سونش
تصویر سونش
((نِ))
براده، ریزه های فلز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنجش
تصویر سنجش
قیاس، مقایسه
فرهنگ واژه فارسی سره