جدول جو
جدول جو

معنی سنور

سنور
گربه، مهتر، بزرگ، بیخ دم، مهره های گردن
تصویری از سنور
تصویر سنور
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سنور

سنور

سنور
گربه. (منتهی الارب) (آنندراج) (دهار) (مهذب الاسماء). رجوع به گربه شود، مهتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) ، مهره های استخوان گردن، بیخ دم. ج، سنانیر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

سنور

سنور
خفتان از دوال بافته و تمامه سلاح هر چه باشد. (آنندراج) (منتهی الارب). چیزی باشداز پوست که درپوشند در جنگ. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

سنور

سنور
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری، چوبی که با کندن روی آن و قرار دادن آن بر روی نهرهای زراعی، سهمیه
فرهنگ گویش مازندرانی