سنوب (سَ) رجل سنوب، مرد خشمگین و مرد دروغگوی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ادامه... رجل سنوب، مرد خشمگین و مرد دروغگوی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
سنوب (سُ) جمع واژۀ سنب، اسب بسیاررو و تیزقدم. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ادامه... جَمعِ واژۀ سِنِب، اسب بسیاررو و تیزقدم. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا