جدول جو
جدول جو

معنی سقم - جستجوی لغت در جدول جو

سقم
مرض، بیماری، مقابل صحت، ناصحیح بودن، نادرستی
تصویری از سقم
تصویر سقم
فرهنگ فارسی عمید
سقم(کَ مَ رَ)
بیماری. (غیاث) (آنندراج) (منتهی الارب) (دهار) (مهذب الاسماء). بیمار شدن. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی) (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) :
فسونگر بگفتار نیکو همی
برون آرد از دردمندان سقم.
ناصرخسرو.
از تف شمشیر تو در سقمند آن سه قوم
چون صف اصحاب فیل در المند از الم.
خاقانی.
چون ببیند روی زرد بی سقم
خیره گردد عقل جالینوس هم.
مولوی.
این سخن پایان ندارد کن رجوع
سوی آن روباه و شیر و سقم جوع.
مولوی.
این عجب چونست از سقم آن هلال
که هزاران بدر هستش پایمال.
مولوی
لغت نامه دهخدا
سقم
بیماری، بیمار شدن
تصویری از سقم
تصویر سقم
فرهنگ لغت هوشیار
سقم((سُ قْ))
بیمار بودن، نادرست بودن، بیماری، مرض
تصویری از سقم
تصویر سقم
فرهنگ فارسی معین
سقم
خطا، کذب، نادرستی
متضاد: صحت، بیماری، مرض، ناخوشی
متضاد: صحت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سام
تصویر سام
(دخترانه و پسرانه)
داستان خوشایند، حدیث خوش، سوگند، پیمان، سیه چرده، جد رستم در شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سلم
تصویر سلم
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام بزرگترین پسر پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سقمونیا
تصویر سقمونیا
گیاهی پیچنده شبیه لبلاب با ریشۀ درشت، ستبر، شاخه های دراز خوابیده و بدبو که شیره به دست آمده از آن در طب استفاده می شود، محموده
فرهنگ فارسی عمید
(اَ قَ)
نعت تفضیلی از سقم. سقیم تر. بیمارتر
لغت نامه دهخدا
(سُ)
صابون است به لغت یونانی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
یونانی ’اسکامونیا’ و ’اسکامونیا’ لاتینی ’اسکامونیا’ انگلیسی ’اسکامونی’ ’فرهنگ لاتینی کاسل’، فرانسوی ’اسکامونه’. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). به لغت یونانی دوایی است که محموده میگویند و آن عصاره ای باشد بغایت تلخ و مسهل صفرا بود. (برهان) (آنندراج). محموده. (فرهنگ فارسی معین). عصارۀ درختی است مایل به سبزی و زردی تلخ مزه. (غیاث). محموده و آن عصارۀ نباتی است که بیخ آن را قطع نموده از خاک خالی کرده برگها فرش کند تا از اندرون رطوبت لبنی بر برگ ها جمع شده و خشک شود و آن را به اسم نباتش خوانند. ضرر آن معده و احشاء سائر مسهلات است. مصلح آن مصطکی و کتیرا و انیسون و روغن بادام و زنجبیل و فلفل و دیگر عطریات است. (منتهی الارب). سقمونیا یا محموده گیاهی است از تیره پیچکها که دمبرگهای دراز دارد و دانه های آن مسهلی قوی است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 241) :
جستی بسی ز بهر تن جاهل
سقمونیا و تربد و افسنتین.
ناصرخسرو.
مگو شهد و شیرین شکر فائق است
کسیرا که سقمونیا لایق است.
سعدی.
آنکه سقمونیاش باید داد
گرش افیون دهی بقای تو باد.
اوحدی.
رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن و فهرست مخزن الادویه والفاظ الادویه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سخم
تصویر سخم
سیاهی، کینه بد خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحم
تصویر سحم
سیاهی، آهن پتک ها پتک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستم
تصویر ستم
ظلم و جور، آزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجم
تصویر سجم
راندن چشم اشک را، راندن ابر باران آب، اشک اشک دیگ و بید
فرهنگ لغت هوشیار
پشیمانی، اندوه، آزورزی گشن تیزورن ورن (شهوه) گشن به دام نری گفته می شود که در تخم کشی از آن سود جویند بستن در را، بند کردن چاه انباشته، جمع سدیم، آبریزان، ستارگان ابری، مه های نازک گشن تیزورن، نام جایی در تو را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرم
تصویر سرم
دارویی که برای جلوگیری از مرض به بدن تزریق میکنند، خون آبکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقم
تصویر رقم
خط، نوشته، عدد، نشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سطم
تصویر سطم
دریستن، تیزی در تیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقیم
تصویر سقیم
بیمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقی
تصویر سقی
آب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سام
تصویر سام
ورم، آماس و نیز بمعنی آتش و پدر زال هم بدین اسم معروف بوده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقل
تصویر سقل
تهیگاه زدودن لاغر سرین مرد
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شده بکم از گیاهان بگم چوبی سرخ که در رنگرزی به کار آید درختی از تیره پروانه واران، که ارتفاعش تا 12 متر میرسد. در ضخامت بافتهای این گیاه ماده رنگینی بنام هماتین یا هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساختن رنگهای بنفش ظبی سرخ خاکستری و سیاه استخراج میگردد و در رنگرزی پارچه های ابریشمی و پشمی بکار میرود زیرا در این نوع پارچه ها رنگش ثابت تر است و در پارچه های پنبه یی و کتانی دوام کمتری دارد. اصل این گیاه از مکزیک و هندوراس و جزایر آنتیل و کادلوپ و مارتینیک میباشد درخت بقم چوب بقم شجره الخشب البقم بقم اسود بکم، (رنگرزی) رنگ استخراج شده از درخت بقم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقم
تصویر دقم
اندوه از بدهکاری شکسته دندان
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته اوتی (محموده) گونه ای نیلوپر پایا از گیاهان دارویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوم
تصویر سوم
ثالثا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سلم
تصویر سلم
لوح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیم
تصویر سیم
نقره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ستم
تصویر ستم
ظلم، جور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سدم
تصویر سدم
سانتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سقف
تصویر سقف
آسمانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سهم
تصویر سهم
بهره، بخش، دانگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قسم
تصویر قسم
سوگند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سقط
تصویر سقط
بنیم
فرهنگ واژه فارسی سره