جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سدم

سدم

سدم
پشیمانی، اندوه، آزورزی گشن تیزورن ورن (شهوه) گشن به دام نری گفته می شود که در تخم کشی از آن سود جویند بستن در را، بند کردن چاه انباشته، جمع سدیم، آبریزان، ستارگان ابری، مه های نازک گشن تیزورن، نام جایی در تو را
فرهنگ لغت هوشیار

سدم

سدم
رکیه سدم، چاه انباشته. ج، اسدام. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

سدم

سدم
فحل سدم. رجوع به سَدَم شود، عاشق بسیارعشق. (منتهی الارب) (آنندراج) ، مرد خشمگین و عاشق. (منتهی الارب). غمگین. خشمگین. (بحر الجواهر)
لغت نامه دهخدا

سدم

سدم
گشن غالب شهوت تیز شده در گشنی، یا گشن که او را در میان شتران گذارند، پس آن بانگ کند در میان آنها و شترمادگان آزمند فحل شوند، آن گشن را از میان آنها برآرند و این از جهت برداشتن نسل اوست، یا گشن بسته دهن یا بازداشته شده از گشنی بهر وجه که باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) ، ماء سَدَم، آب ریزان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

سدم

سدم
اندوه یا اندوه مع پشیمانی یا خشم مع اندوه و آز و شیفتگی و آزمندی چیزی، و یقال: ما له هَم ّ و لا سدم الا ذاک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

سدم

سدم
اندوهگین گردیدن. (منتهی الارب). پشیمان و اندوهگین شدن. (تاج المصادر بیهقی) ، بند کردن و برآوردن در را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا