لقب یشحب بن یعرب بن قحطان بن هود النبی علیه السلام که نام او عبدالشمس است یا عامر و اکثر قبایل یمن به وی منتهی میشود. (منتهی الارب) (آنندراج). نام مردی است که ده قبیله از قبایل عرب از ده فرزند او بوجود آمده و چهار نفر بطرف چپ حرکت کردند و پدربزرگ چهار قبیلۀ لخم، جذام، غامله و غسان بوده اند و شش نفری بسوی راست حرکت کرده اند و جد ازد، کنده، حمیر، اشعریون، انمار و مدحج بوده اند. (الانساب سمعانی ص 6) نام پدر عبداﷲ که منسوبند به وی سبائیه از غلاه شیعه که نسبت الوهیت بحضرت علی بن ابی طالب کرم اﷲ وجهه میکنند. (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به سبائیه شود
لقب یشحب بن یعرب بن قحطان بن هود النبی علیه السلام که نام او عبدالشمس است یا عامر و اکثر قبایل یمن به وی منتهی میشود. (منتهی الارب) (آنندراج). نام مردی است که ده قبیله از قبایل عرب از ده فرزند او بوجود آمده و چهار نفر بطرف چپ حرکت کردند و پدربزرگ چهار قبیلۀ لخم، جذام، غامله و غسان بوده اند و شش نفری بسوی راست حرکت کرده اند و جد ازد، کنده، حمیر، اشعریون، انمار و مدحج بوده اند. (الانساب سمعانی ص 6) نام پدر عبداﷲ که منسوبند به وی سبائیه از غُلاه شیعه که نسبت الوهیت بحضرت علی بن ابی طالب کرم اﷲ وجهه میکنند. (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به سبائیه شود
جمع واژۀ سبله. (دهار) (مهذب الاسماء) (غیاث) : به نیم گرده بروبی بریش بیست کنشت بصد کلیچه سبال تو شو که روب نرفت. عمارۀ مروزی. لاف تو ما را بر آتش بر نهاد کآن سبال چرب تو بر کنده باد. مولوی. رجوع به سبله شود
جَمعِ واژۀ سبله. (دهار) (مهذب الاسماء) (غیاث) : به نیم گرده بروبی بریش بیست کنشت بصد کلیچه سبال تو شو که روب نرفت. عمارۀ مروزی. لاف تو ما را بر آتش بر نهاد کآن سبال چرب تو بر کنده باد. مولوی. رجوع به سبله شود
زرگر. مشتق از سبک، بمعنی زر و سیم گداختن است. (آنندراج) (غیاث). سیم پالای. (مهذب الاسماء). گدازگر: سباک ربیع سیم برف در مسام زمین گداخت. (ترجمه تاریخ یمینی)
زرگر. مشتق از سبک، بمعنی زر و سیم گداختن است. (آنندراج) (غیاث). سیم پالای. (مهذب الاسماء). گدازگر: سباک ربیع سیم برف در مسام زمین گداخت. (ترجمه تاریخ یمینی)