سکائی، یکی از اقوامی که در روزگاران قدیم از درون آسیای میانه یعنی از ترکستان شرقی یا ترکستان چین تا دریای آرال و خود ایران، و از این نواحی بفاصله هایی تا رود دن و از آن رود تا رود بزرگ دانوب پراکنده بودند، و در هر قسمت از این صفحات پهناور بنامی دیگر نامیده میشدند، آن دسته را که از طرف آسیای میانه با ایران سر و کار داشتند جغرافی نگاران باستان ساک یا ساس نامیده اند، و داریوش بزرگ سک یا سکا مینامد، مردمانی که در اروپای شرقی سکنی داشتند در کتب هردوت موسوم به سکیث هستند و اسسیت فرانسوی شدۀ این نام است، (از ایران باستان مشیرالدوله ج 1 ص 577 و ج 2 ص 1379)، سواران پارسی را ساک گویند، (همان کتاب ج 2 ص 1885 از آریان کتاب 7 فصل 2 بند 4)، رجوع به سکا شود
سکائی، یکی از اقوامی که در روزگاران قدیم از درون آسیای میانه یعنی از ترکستان شرقی یا ترکستان چین تا دریای آرال و خود ایران، و از این نواحی بفاصله هایی تا رود دن و از آن رود تا رود بزرگ دانوب پراکنده بودند، و در هر قسمت از این صفحات پهناور بنامی دیگر نامیده میشدند، آن دسته را که از طرف آسیای میانه با ایران سر و کار داشتند جغرافی نگاران باستان ساک یا ساس نامیده اند، و داریوش بزرگ سَک َ یا سَکا مینامد، مردمانی که در اروپای شرقی سکنی داشتند در کتب هردوت موسوم به سکیث هستند و اسسیت فرانسوی شدۀ این نام است، (از ایران باستان مشیرالدوله ج 1 ص 577 و ج 2 ص 1379)، سواران پارسی را ساک گویند، (همان کتاب ج 2 ص 1885 از آریان کتاب 7 فصل 2 بند 4)، رجوع به سکا شود
بمعنی فسخ باشد و فسخ در لغت بمعنی جهل و ضعف و فساد رای و نقصان است و در طریق اهل تناسخ آن است که روح به دو مرتبه فرو رود یعنی از صورت انسانی بصورت نباتی چمن آرا گردد، (برهان)، بمعنی رسخ است، و رسخ در لغت ثبوت باشد و به اصطلاح اهل تناسخ آن است که روح انسانی به سه مرتبه تنزل نماید یعنی از صورت انسانی بصورت حیوانی و از صورت حیوانی بصورت نباتی و ازصورت نباتی بصورت جمادی نزول کند، (انجمن آرا از فرهنگ دساتیر) (آنندراج) نام خورشی است مانند آش که در آن برنج واسفناج و نخود و آب غوره کرده و گوشت پخته نان خورش کنند و در تبرستان این متداول و معروف و مستعمل است، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به آش (آش ساک) شود درختی است بلند، و در هندوستان بسیار، و گویند چوبش سیاه است، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به ساج و ساگ شود
بمعنی فسخ باشد و فسخ در لغت بمعنی جهل و ضعف و فساد رای و نقصان است و در طریق اهل تناسخ آن است که روح به دو مرتبه فرو رود یعنی از صورت انسانی بصورت نباتی چمن آرا گردد، (برهان)، بمعنی رسخ است، و رسخ در لغت ثبوت باشد و به اصطلاح اهل تناسخ آن است که روح انسانی به سه مرتبه تنزل نماید یعنی از صورت انسانی بصورت حیوانی و از صورت حیوانی بصورت نباتی و ازصورت نباتی بصورت جمادی نزول کند، (انجمن آرا از فرهنگ دساتیر) (آنندراج) نام خورشی است مانند آش که در آن برنج واسفناج و نخود و آب غوره کرده و گوشت پخته نان خورش کنند و در تبرستان این متداول و معروف و مستعمل است، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به آش (آش ساک) شود درختی است بلند، و در هندوستان بسیار، و گویند چوبش سیاه است، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به ساج و ساگ شود