جدول جو
جدول جو

معنی ساک

ساک
کیسۀ بزرگ که از چرم یا پارچۀ ضخیم دوخته می شود و پاره ای لوازم را برای سفر در آن می گذارند
نوعی آش که با برنج، گوشت، نخود، اسفناج و آبغوره طبخ کنند
تصویری از ساک
تصویر ساک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ساک

ساک

ساک
کیسه که از چرم یا پارچه های ضخیم سازند و مایحتاج در آن نهند، خریطه، کوله پشتی که کوه نوردان توشۀ خود در آن نهند
لغت نامه دهخدا

ساک

ساک
سکائی، یکی از اقوامی که در روزگاران قدیم از درون آسیای میانه یعنی از ترکستان شرقی یا ترکستان چین تا دریای آرال و خود ایران، و از این نواحی بفاصله هایی تا رود دن و از آن رود تا رود بزرگ دانوب پراکنده بودند، و در هر قسمت از این صفحات پهناور بنامی دیگر نامیده میشدند، آن دسته را که از طرف آسیای میانه با ایران سر و کار داشتند جغرافی نگاران باستان ساک یا ساس نامیده اند، و داریوش بزرگ سَک َ یا سَکا مینامد، مردمانی که در اروپای شرقی سکنی داشتند در کتب هردوت موسوم به سکیث هستند و اسسیت فرانسوی شدۀ این نام است، (از ایران باستان مشیرالدوله ج 1 ص 577 و ج 2 ص 1379)، سواران پارسی را ساک گویند، (همان کتاب ج 2 ص 1885 از آریان کتاب 7 فصل 2 بند 4)، رجوع به سکا شود
لغت نامه دهخدا

ساک

ساک
بمعنی فسخ باشد و فسخ در لغت بمعنی جهل و ضعف و فساد رای و نقصان است و در طریق اهل تناسخ آن است که روح به دو مرتبه فرو رود یعنی از صورت انسانی بصورت نباتی چمن آرا گردد، (برهان)، بمعنی رسخ است، و رسخ در لغت ثبوت باشد و به اصطلاح اهل تناسخ آن است که روح انسانی به سه مرتبه تنزل نماید یعنی از صورت انسانی بصورت حیوانی و از صورت حیوانی بصورت نباتی و ازصورت نباتی بصورت جمادی نزول کند، (انجمن آرا از فرهنگ دساتیر) (آنندراج)
نام خورشی است مانند آش که در آن برنج واسفناج و نخود و آب غوره کرده و گوشت پخته نان خورش کنند و در تبرستان این متداول و معروف و مستعمل است، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به آش (آش ساک) شود
درختی است بلند، و در هندوستان بسیار، و گویند چوبش سیاه است، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به ساج و ساگ شود
لغت نامه دهخدا

ساک

ساک
ساک از خوراک های سنتی و خورش گونه بوده و تنها غذایی است که.، چانه، رستنی، علوفه، پاجوش بعضی غلات چون برنج که پس از درو رشد
فرهنگ گویش مازندرانی

سباک

سباک
از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای جهرم در زمان اردشیر پادشاه ساسانی
سباک
فرهنگ نامهای ایرانی