جدول جو
جدول جو

معنی سامن - جستجوی لغت در جدول جو

سامن
(مِ)
یکی از دهستانهای پنجگانه شهرستان ملایر است. این دهستان در جنوب باختری شهرستان واقع و محدود است از طرف شمال به دهستانهای حومه آورزمان از طرف خاور به دهستان حومه از جنوب به شهرستانهای بروجرد و نهاوند از باختر به شهرستان نهاوند. ارتفاعات کوه سفید در باختر و کوه یزدجرد در خاور دهستان واقع است. قسمت مرکزی در دامنه های این دو کوه واقع است که با شیب ملایمی به رود خانه خشک وسط دره منتهی میشود. راه شوسۀ ملایر به بروجرددر طول این دره احداث شده است، راه شوسۀ نهاوند درانتهای جنوبی این دهستان از شوسۀ ملایر به بروجرد منشعب میگردد. تابستان به اکثر قراء مهم دهستان از شوسه راه فرعی منشعب و اتومبیل میتوان برد. هوای دهستان سرد و سالم است. و تابستان آن معتدل میباشد. آب قراء دهستان از قنوات تأمین میشود. محصول عمده دهستان غلات، پنبه، چغندرقند، میوه، صیفی است. صنایع دستی اهالی قالیچه، جاجیم، گلیم و کرباس بافی است. در قراء دهستان مرسوم، قالیچه علمدار بخوبی معروف است در قراء علمدار، پیرسواران، سیاه کمر، زاغه، انوج و سامن کرباس میبافند. گلیم، جاجیم پشمی انوج بخوبی معروف است. زبان مادری ساکنین قراء فارسی است در قراء انجیرک، سلطان آباد، قلعه علیمراد، رحمان آباد، گل دره بفارسی آمیخته به لری تکلم مینمایند. قلعه خرابۀ یزدجرد در قلعه کوه یزدجرد از آثار باستانی، زیارتگاه هوشه در آبادی سیاه کمر و قلعه خرابۀ انوج از آثار قدیم دهستان می باشند که از 46 آبادی تشکیل شده است. سکنۀ آن در حدود 28 هزار تن است. دهستان و قراء مهم آن عبارتند از انوج، امروکلو، توچقاز، خرم آباد، کهکدان، می آباد میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
این قصبه مرکز دهستان سامن شهرستان ملایر است که در 17 هزارگزی جنوب ملایر و کنار راه شوسۀ ملایر به بروجرد واقع شده است. هوای آن معتدل ودارای 4016 تن جمعیت است. آب آن جا از 17 رشته قنات و زه آب رودخانه خد تأمین میشود. محصول آن غلات، صیفی، میوه، لبنیات حبوب، پنبه، چغندر قند و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن اتومبیل رو است. یک دبستان 4 کلاسه و یک محضر ازدواج رسمی در این ده وجود دارد زیارتگاهی بنام سامها از بنای قدیمی آن است. مسجد و قلعۀ قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
سامن
(مَ)
البرت (1859- 1900 میلادی) شاعر فرانسوی متولد در لیل مصنف مرثیه های دلپسند باغ کودکان، کالسکۀ طلایی. و سبک او ارتباط مستقیم با سبک سمبولیست ها دارد
لغت نامه دهخدا
سامن
(مِ)
فربه و بسیارروغن. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
سامن
فربه، روغندار
تصویری از سامن
تصویر سامن
فرهنگ لغت هوشیار
سامن
مرز سامان مرزدوملک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سامین
تصویر سامین
(پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی همدان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سمان
تصویر سمان
(دخترانه و پسرانه)
مخفف آسمان، نام روز بیست و هفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامی
تصویر سامی
(پسرانه)
بالا مقام، عالی، بلندمرتبه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامه
تصویر سامه
(دخترانه)
سوگند، پیمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامر
تصویر سامر
(پسرانه)
قصه گو، افسانه سرا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامان
تصویر سامان
(پسرانه)
ترتیب، نظام، زندگی، سرزمین، ناحیه، روش کاری، صبر، آرام و قرار، نام مؤسس سلسله سامانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هامن
تصویر هامن
(پسرانه)
هامون
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامی
تصویر سامی
بلند، عالی پسر نوح و پدر اقوام سامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساتن
تصویر ساتن
نوعی پارچه نخی شبیه به اطلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامان
تصویر سامان
لوازم زندگی، آراستگی و نظم داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالن
تصویر سالن
اطاق بزرگ مخصوص پذیرائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامه
تصویر سامه
عهد و پیمان و سوگند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامل
تصویر سامل
سعی کننده در سلاح کار و سلاح معیشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامک
تصویر سامک
بلند بلند از هر چیز مرتفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساخن
تصویر ساخن
گرم روز گرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامع
تصویر سامع
شنونده، شنوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامط
تصویر سامط
شیر ترش شیر ترشیده، آب جوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساحن
تصویر ساحن
سنگ زر، سنگ سیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامر
تصویر سامر
افسانه گوینده، نقال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساطن
تصویر ساطن
خبیث، پلید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادن
تصویر سادن
خادم بتخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سافن
تصویر سافن
سیاهرگ پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکن
تصویر ساکن
بی حرکت، ایستاده، متوقف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسمن
تصویر اسمن
فربه تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامان
تصویر سامان
انظباط، دیار، ترتیب، نظم، منطقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضامن
تصویر ضامن
پایندان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ساکن
تصویر ساکن
باشنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالن
تصویر سالن
تالار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سامه
تصویر سامه
شرط
فرهنگ واژه فارسی سره
جلوی، در مقابل
دیکشنری اردو به فارسی