نام خلیج ترم است. (ایران باستان ص 1114 و 1191). به یونانی آن را تسالونیک گویند. شهری است از یونان در انتهای خلیج سالونیک که بوسیلۀ دریای اژه تشکیل شده است. دارای 216800 تن سکنه است. بندری است بسیار فعال و تجارتی در کنار مجمع الجزایر
نام خلیج ترم است. (ایران باستان ص 1114 و 1191). به یونانی آن را تسالونیک گویند. شهری است از یونان در انتهای خلیج سالونیک که بوسیلۀ دریای اژه تشکیل شده است. دارای 216800 تن سکنه است. بندری است بسیار فعال و تجارتی در کنار مجمع الجزایر
مرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشه، اوشن، صعتر، سعتر
مَرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشِه، اوشن، صَعتَر، سَعتَر
دهی است از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز که در 71 هزارگزی جنوب خاوری اردکان و کنار راه فرعی زرقان به بیضا واقع است. جلگه ای معتدل، مالاریایی و دارای 82 تن سکنه است. آب آنجا ازقنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و چغندر و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز که در 71 هزارگزی جنوب خاوری اردکان و کنار راه فرعی زرقان به بیضا واقع است. جلگه ای معتدل، مالاریایی و دارای 82 تن سکنه است. آب آنجا ازقنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و چغندر و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دغلی، مکر، فریب، (استینگاس)، مکر و حیله و تزویر و فریب و حیله گری و زرق، عوام فریبی، فند، (ناظم الاطباء) : خانه های ما بگیرد او بمکر برکند ما را بسالوسی ز وکر، (مثنوی)، نگویم نسبتی دارم بنزدیکان درگاهت که خود را بر تو می بندم بسالوسی و زراقی، سعدی، رجوع به سالوس شود، تملق، (ناظم الاطباء)، و چنین مرد فریبنده راسالوسی گویند، (آنندراج) (انجمن آرا) : آنکه داعی و آنکه سالوسی است آنکه خمار و آنکه ناموسی است، سنایی، سالوسیان دل را در کوی او مصلی هاروتیان دین را در زلف او سفرگه، سوزنی
دغلی، مکر، فریب، (استینگاس)، مکر و حیله و تزویر و فریب و حیله گری و زرق، عوام فریبی، فند، (ناظم الاطباء) : خانه های ما بگیرد او بمکر برکند ما را بسالوسی ز وکر، (مثنوی)، نگویم نسبتی دارم بنزدیکان درگاهت که خود را بر تو می بندم بسالوسی و زراقی، سعدی، رجوع به سالوس شود، تملق، (ناظم الاطباء)، و چنین مرد فریبنده راسالوسی گویند، (آنندراج) (انجمن آرا) : آنکه داعی و آنکه سالوسی است آنکه خمار و آنکه ناموسی است، سنایی، سالوسیان دل را در کوی او مصلی هاروتیان دین را در زلف او سفرگه، سوزنی
سالونیک بندری است در مقدونیۀ یونان که 377000 تن سکنه دارد و یکی از مراکز صنعتی و تجارت یونان است. هاکس در قاموس کتاب مقدس، ذیل تسالونیکی آرد: معنی این لفظ غلبۀ بر تسلی می باشد. آن بندری است از قسمت دوم مقدونیه که در سر خلیج ترمای به مسافت 27 میل از پلاه و 67 میل از امفپولس واقع است. اعمال رسولان 17:1. خلیج مسطور بواسطۀ وجود گرمابهای طبیعی ثرما خوانده شد و چون بر راه کناتیا واقع بود بدان واسطه نیکو گشته بود و راه اتصالی بین شهر رومیه و تمام اطراف شمالی دریای یوجان بود بنابراین برای تجارت خوب و برای انتشار انجیل هم بر خشکی و هم بر دریا خیلی مناسبت داشت و در جذب سلونیان و بلغاریان به دین مسیح اسباب عمده ای بود. کسدر پسر انتی پطر این شهر را تخمیناً در سال 315 قبل از میلاد دوباره بنا نمود و آن را به اسم زوجه خود تسلانیکا که خواهر اسکندر کبیر بود موسوم ساخت. در زمانی که امیلیوس پالس بعد از غلبه بر مقدونیه آن سرزمین را به چهارقسمت تقسیم کرد، این شهر حاکم نشین قسمت دوم و پایتخت رومانیان گردید... پولس فعالیتهای دینی قابل توجهی در این سامان معمول داشت و چند بار باین شهر رفت. این شهر در سال 904 میلادی بدست قشون اسلام فتح شدو سپس در سال 1439 میلادی بدست ترکها افتاد و در تمام این ادوار مسکن گروهی از یهودیان و مسیحیان بود. این شهر اکنون دارای ستونهای شکسته از آثارقدیم و قطعات حجاری شده است و مساجدی که اکنون در آنجا یافت میشود قبلا از کلیساهای مسیحیان بوده است. هنگامی که پولس، مقدونیه را بقصد آتن ترک کرد، تیموتیوس (تیموتاوس. رجوع به همین کلمه شود). و سیلاس را در تسالونیک گذاشت تا مؤمنان را در ایمان ثابت و برقرار گردانند و بعد از آن به کلیسای این شهر دو نامه نوشت. اولی بسال 52- 53 میلادی در قزنتس نگاشته شد. و رجوع به قاموس کتاب مقدس ص 254 و سالونیک و سلانیک شود
سالونیک بندری است در مقدونیۀ یونان که 377000 تن سکنه دارد و یکی از مراکز صنعتی و تجارت یونان است. هاکس در قاموس کتاب مقدس، ذیل تسالونیکی آرد: معنی این لفظ غلبۀ بر تسلی می باشد. آن بندری است از قسمت دوم مقدونیه که در سر خلیج ترمای به مسافت 27 میل از پلاه و 67 میل از امفپولس واقع است. اعمال رسولان 17:1. خلیج مسطور بواسطۀ وجود گرمابهای طبیعی ثرما خوانده شد و چون بر راه کناتیا واقع بود بدان واسطه نیکو گشته بود و راه اتصالی بین شهر رومیه و تمام اطراف شمالی دریای یوجان بود بنابراین برای تجارت خوب و برای انتشار انجیل هم بر خشکی و هم بر دریا خیلی مناسبت داشت و در جذب سلونیان و بلغاریان به دین مسیح اسباب عمده ای بود. کسدر پسر انتی پطر این شهر را تخمیناً در سال 315 قبل از میلاد دوباره بنا نمود و آن را به اسم زوجه خود تسلانیکا که خواهر اسکندر کبیر بود موسوم ساخت. در زمانی که امیلیوس پالس بعد از غلبه بر مقدونیه آن سرزمین را به چهارقسمت تقسیم کرد، این شهر حاکم نشین قسمت دوم و پایتخت رومانیان گردید... پولس فعالیتهای دینی قابل توجهی در این سامان معمول داشت و چند بار باین شهر رفت. این شهر در سال 904 میلادی بدست قشون اسلام فتح شدو سپس در سال 1439 میلادی بدست ترکها افتاد و در تمام این ادوار مسکن گروهی از یهودیان و مسیحیان بود. این شهر اکنون دارای ستونهای شکسته از آثارقدیم و قطعات حجاری شده است و مساجدی که اکنون در آنجا یافت میشود قبلا از کلیساهای مسیحیان بوده است. هنگامی که پولس، مقدونیه را بقصد آتن ترک کرد، تیموتیوس (تیموتاوس. رجوع به همین کلمه شود). و سیلاس را در تسالونیک گذاشت تا مؤمنان را در ایمان ثابت و برقرار گردانند و بعد از آن به کلیسای این شهر دو نامه نوشت. اولی بسال 52- 53 میلادی در قزنتس نگاشته شد. و رجوع به قاموس کتاب مقدس ص 254 و سالونیک و سلانیک شود
بهادر و پهلوان و قوی هیکل و بلندقد و پهلوان نامی، (از ناظم الاطباء)، پهلوان شجاع و مرد دلاور، (از شعوری ج 2 ورق 444 الف)، سلوک عاشقان، (ناظم الاطباء)، شیوۀ خوبان، (شعوری ج 2 ورق 444 الف)، اما این معانی مخصوص این دو فرهنگ است و جای دیگر دیده نشد، (یادداشت لغت نامه)
بهادر و پهلوان و قوی هیکل و بلندقد و پهلوان نامی، (از ناظم الاطباء)، پهلوان شجاع و مرد دلاور، (از شعوری ج 2 ورق 444 الف)، سلوک عاشقان، (ناظم الاطباء)، شیوۀ خوبان، (شعوری ج 2 ورق 444 الف)، اما این معانی مخصوص این دو فرهنگ است و جای دیگر دیده نشد، (یادداشت لغت نامه)
قصبۀ مرکز قضایی است درایالات غربی روسیه، در استان گردونو، در خطۀ لیتوانی. زمانی مرکز ایالت بود و گاهی مجلس عمومی لیتوانی در این قصبه منعقد میگردید. (از قاموس الاعلام ترکی)
قصبۀ مرکز قضایی است درایالات غربی روسیه، در استان گردونو، در خطۀ لیتوانی. زمانی مرکز ایالت بود و گاهی مجلس عمومی لیتوانی در این قصبه منعقد میگردید. (از قاموس الاعلام ترکی)
شهری است که رومیان و فرنگان قصد و زیارت آن کنند و یکی از شهرهای رم بزرگ است که پطرس یا شمعون الصفا و بولص از حواریون عیسی در آن دفن شده اند، و در آنجا اصنام و ستونهای قدیمی یافت میشود که جز در آن شهر در جای دیگر دیده نشود، همچنین در آنجا زندانی هست که بشکل حلزون ساخته شده که چون کسی در آن حبس شود راه خروج نیابد، (از نخبه الدهر دمشقی ص 227)
شهری است که رومیان و فرنگان قصد و زیارت آن کنند و یکی از شهرهای رم بزرگ است که پطرس یا شمعون الصفا و بولص از حواریون عیسی در آن دفن شده اند، و در آنجا اصنام و ستونهای قدیمی یافت میشود که جز در آن شهر در جای دیگر دیده نشود، همچنین در آنجا زندانی هست که بشکل حلزون ساخته شده که چون کسی در آن حبس شود راه خروج نیابد، (از نخبه الدهر دمشقی ص 227)
قصبه ای است در ایالت پراگ چکسلواکی و 50هزارمتری باختری پراگ و در کرانۀ رودی بهمین نام که بر طبق آمار سال 1930 میلادی جمعیت آن 11073 تن میباشد. این قصبه دارای معادن آهن و زغال سنگ و کارخانه های کاغذسازی و شکر و چینی سازی و غیره میباشد. (از وبستر جغرافیایی) (قاموس الاعلام ترکی ج 3)
قصبه ای است در ایالت پراگ چکسلواکی و 50هزارمتری باختری پراگ و در کرانۀ رودی بهمین نام که بر طبق آمار سال 1930 میلادی جمعیت آن 11073 تن میباشد. این قصبه دارای معادن آهن و زغال سنگ و کارخانه های کاغذسازی و شکر و چینی سازی و غیره میباشد. (از وبستر جغرافیایی) (قاموس الاعلام ترکی ج 3)