جدول جو
جدول جو

معنی ساختکاری - جستجوی لغت در جدول جو

ساختکاری
آماده کردن، بسغدن، بسیجیدن، آراستن، تجهیز سپاه بقعاء ذی القصه، موضعی است که ابوبکر برای ساختکاری لشکر اسلام در آنجا رفت، (منتهی الارب)، ساخته کاری
لغت نامه دهخدا
ساختکاری
آراستن، تجهیز سپاه، آماده کردن
تصویری از ساختکاری
تصویر ساختکاری
فرهنگ لغت هوشیار
ساختکاری
آمادگی، آراستن
تصویری از ساختکاری
تصویر ساختکاری
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساخت کاری
تصویر ساخت کاری
ساخته و پرداخته کردن، عمل ساختن و آماده کردن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
عمل راستکار، درستکاری، دیانت، تدین، درستی:
گر امید تو رستگاری بود
در آن کوش تا راستکاری بود،
دقیقی،
راست کاری پیشه کرده ست از برای آنکه نیست
در قیامت هیچکس جز راستکاران رستگار،
انوری،
چند سالم یتاقداری کرد
راست بازی و راستکاری کرد،
نظامی،
نیک دانید کانچه می گویم
راستکاری و راستی جویم،
نظامی،
اندرین رسته راستکاری کن
تا در آن رسته رستگار شوی،
سعدی،
تسدید، راستکاری، (منتهی الارب)، و رجوع به راستکار شود
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
کاشتن درخت. کاشت درخت. نهالکاری. غرس شجر. درخت نشانی
لغت نامه دهخدا
(زِ)
عمل سازشکار. سازشکاربودن. سازش کردن. اهل سازش بودن. رجوع به سازش و سازشکار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از درختکاری
تصویر درختکاری
کاشت درخت نهال کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازشکاری
تصویر سازشکاری
عمل و حالت سازشکار اهل سازش بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستکاری
تصویر راستکاری
درستکاری، تقدس تدین، امانت، عدالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درختکاری
تصویر درختکاری
کاشت درخت یا درختچه، نهال کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
الهيكليّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
Structural
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
structurel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
结构的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
ساختی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
структурный
دیکشنری فارسی به روسی
دیپلماسی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
strukturell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
структурний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
strukturalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
بافت شده، ساختاری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
เชิงโครงสร้าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
গঠনমূলক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
estrutural
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
wa kimuundo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
yapısal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
構造的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
מבני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
struktural
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
संरचनात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
structureel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
estructural
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
strutturale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ساختاری
تصویر ساختاری
구조적인
دیکشنری فارسی به کره ای