معنی ساخت کاری ساخت کاری ساخته و پرداخته کردن، عمل ساختن و آماده کردن چیزی تصویر ساخت کاری فرهنگ فارسی عمید
ساختکاری ساختکاری آماده کردن، بسغدن، بسیجیدن، آراستن، تجهیز سپاه بقعاء ذی القصه، موضعی است که ابوبکر برای ساختکاری لشکر اسلام در آنجا رفت، (منتهی الارب)، ساخته کاری لغت نامه دهخدا
سفت کاری سفت کاری انجام دادن کارهای پی سازی، دیوارچینی و پوشاندن سقف ساختمان، مقابل نازک کاری فرهنگ فارسی معین