جدول جو
جدول جو

معنی ساخت کاری

ساخت کاری
ساخته و پرداخته کردن، عمل ساختن و آماده کردن چیزی
تصویری از ساخت کاری
تصویر ساخت کاری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ساخت کاری

ساختکاری

ساختکاری
آماده کردن، بسغدن، بسیجیدن، آراستن، تجهیز سپاه بقعاء ذی القصه، موضعی است که ابوبکر برای ساختکاری لشکر اسلام در آنجا رفت، (منتهی الارب)، ساخته کاری
لغت نامه دهخدا

سفت کاری

سفت کاری
شغل و عمل سفت کار مانند آجرچینی و پی سازی در ساختمان
سفت کاری
فرهنگ فارسی عمید

سفت کاری

سفت کاری
انجام دادن کارهای پی سازی، دیوارچینی و پوشاندن سقف ساختمان، مقابل نازک کاری
سفت کاری
فرهنگ فارسی معین

سفت کاری

سفت کاری
مقابل نازک کاری در بنایی. (یادداشت مؤلف). محکم کاری
لغت نامه دهخدا