جدول جو
جدول جو

معنی زیتار - جستجوی لغت در جدول جو

زیتار
(زَ / زِ)
ثفل زیتونی که روغن آنرا کشیده باشندو بعربی حکر الزیت خوانند. (برهان) (آنندراج). عکرالزیت و ثفل زیتونی که روغن آنرا گرفته باشند. (ناظم الاطباء). فارسی درد روغن... (از دزی ج 1 ص 617). ثفل روغن زیتون است که آن رادر ظرف مس بحد غلظت بجوشانند و بعد از آن بیفشارند. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به اختیارات بدیعی شود
لغت نامه دهخدا
زیتار
پارسی است و به تفاله زیت (زیتون) گفته می شود که در تازی عکرالزبت است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زیار
تصویر زیار
(پسرانه)
نام نیای آل زیار، سلسله ای از پادشاهان و امرای ایرانی نژاد در گرگان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زرتار
تصویر زرتار
ویژگی پارچه ای که تارهای زر در آن به کار برده باشند، پارچۀ زردوزی شده، زربفت، زری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیتار
تصویر گیتار
ساز زهی زخمه ای با پشت و روی هموار، دسته ای پهن که به گوشی های کوک ختم می شود و شش سیم که به وسیلۀ زخمه یا انگشت نواخته می شوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زشتار
تصویر زشتار
بدگو، گستاخ
فرهنگ فارسی عمید
(دارْ)
سویت و مساوی بودن و برابری باشد. (برهان) (آنندراج). برابری و مساوات و یکسانی و سویت و عدالت. (ناظم الاطباء). سویت و برابری باشد. (جهانگیری) :
بی شبهه ستوه از غم و اندوه من آیند
گر خلق جهان جمله به زیوار پذیرند.
سوزنی (از جهانگیری).
، مرحوم دهخدا این کلمه را در شاهد زیر با تردید و علامت سؤال ’سهم ؟ حصه ؟ بهر؟ قسم ؟’ معنی کرده اند: ضیعتی باشداصلش بیست و سه زیوار میان چهار شریک، یکی را سه زیوار باشد و یکی را پنج زیوار و یکی را هفت زیوار و یکی را هشت و آن را صد دینار خراج است. قسم هر یک از این ارباب چه باشد؟ جواب: عدد سهام هر یک از ایشان در صد باید زدن، آنگه آن را بر بیست و سه قسمت کردن، آنچه بیرون آید جواب بود... (یواقیت العلوم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
کوچه و برزن خواه در شهر باشد و یا در ده و روستا. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس).
- زیوارآرا، آنکه کوی و برزن راآرایش می کند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
ثفل روغن زیتون، پس از آنکه آنرا در ظرف مسی آنقدر بجوشانند تا غلیظ شود و سپس بفشارند، مسکن درد مفاصل و نقرس و استسقا است ... (از تذکرۀ داود ضریر انطاکی ص 189)، به این معنی در تحفه زیناد آمده است، رجوع به زیناد شود
لغت نامه دهخدا
قیثار. یکی از ابزارهای موسیقی و طرب که دارای سیمهائی است. ج، قیاتیر. (از اقرب الموارد). نوعی از سه تار. (آنندراج). معرب گیتار است
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان حومه بخش خورموج شهرستان بوشهر است و 207 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
شهری است میان ساحل دریای فارس و ارجان. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(زی)
دهی از دهستان سوسن است که در بخش ایذۀ شهرستان اهواز واقع است و 195 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
قضایی است در عراق عرب، لواء اربل که 15990 تن سکنه دارد و آن شامل دو ناحیه است: بارزان و مزوری بالا، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
زه کردن کمان را و زه ساختن کمان را، (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء)، زه بر کمان کردن، (المصادر زوزنی) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
گستاخ. بدگوی. (ناظم الاطباء). کلام فحش. زشتگو. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
چیزی که از تارهای زر ساخته باشند چون طرۀ زرتار که بر گوشۀ دستار زنند. (آنندراج). دارای تارهای طلا. (فرهنگ فارسی معین) :
مباش در پی زینت که طرۀ زرتار
به فرق مرده دلان شمع بر مزاربود.
صائب (از آنندراج).
، زربفت. (فرهنگ فارسی معین) ، که تار زرین دارد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تارهایی برنگ زر چون گیسوی زرتار و اشعۀ زرتار آفتاب و جز اینها:
بگشود گره ز زلف زرتار
محبوبۀ نیلگون عماری.
دهخدا
لغت نامه دهخدا
زوار، لبیشۀ ستور، (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء)، هر چیز که صلاح چیزی باشد، (ناظم الاطباء)، رسنی که میان پاردم و سینه بند شتر کنند، (ناظم الاطباء)، به همه معانی رجوع به زوار شود
زیاره، کمان و قوس، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان میان دربند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 150 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان بالا لاریجان است که در بخش لاریجان شهرستان آمل واقع است و 175 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان براآن است که در بخش حومه شهرستان اصفهان واقع است و 459 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
نام مردی بوده از اکابر امرای گیلانات و مازندران، اصل ایشان از پارسیان زردشتی، وقتی حکمرانی مازندران یافتندو از اولاد او مردآویج به سپهسالاری تبرستان و ری، تاشهر زنگان رسید ... (انجمن آرا) (آنندراج)، که نسبش به ارغش پیوسته میشود و پدر ملوک آل زیار است، (از حبیب السیر)، نامی از نامهای ایرانی و از جمله نام پدرمردآویج سرسلسلۀ ملوک ایرانی نژاد در گرگان و ... (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، رجوع به آل زیار شود
لغت نامه دهخدا
تلفظ انگلیسی: جرجیا، نام یکی از کشورهای ممالک متحدۀامریکا دارای 2900000 تن سکنه. کرسی آن آتلانتاست
لغت نامه دهخدا
آلتی است از آلات موسیقی شبیه ویولون که با مضراب نواخته گردد، قیتار، قیثار، (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
لبیشه لباشه ریسمانی بر سر چوبی که با آن دهان ستور بندند تا ناآرامی نکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیتار
تصویر گیتار
آلتی است از آلات موسیقی شبیه ویولون که با مضراب نواخته گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیتار
تصویر سیتار
هندی تار هندی
فرهنگ لغت هوشیار
سویت و مساوی بودن و برابری کوچه و بزرن خواه در شهر و یا در ده و روستا باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرتار
تصویر زرتار
دارای تارهای طلا زربفت
فرهنگ لغت هوشیار
از سازهای زهی که دارای شش سیم می باشد و با انگشتان دست نواخته می شود
فرهنگ فارسی معین
اگر اهل موسیقی نباشید و در خواب ببینید گیتاری می نوازید کاری را خراب می کنید که مورد سرزنش قرار می گیرید. گیتار هم مانند دیگر آلات موسیقی ارتکاب به گناه و تمایل به فساد و کشش به سوی خلاف تعبیر می شود. اگر اهل موسیقی باشید و گیتار در خواب ببینید هیچ تعبیر خاصی ندارد در غیر این صورت خواب شما می گوید به فساد و تباهی متمایل می شوید. اگر در خواب ببینید گیتاری را شکسته و دور افکنده اید از راه خلاف بر می گردید. اگر گیتار به دیگری تعلق داشته باشد و شما از او بگیرید و بشکنید در واقع مانع انجام یک کار خلاف می شوید. خرید و فروش گیتار در خواب نیز فساد و اشتغال به گناه است. منوچهر مطیعی تهرانی
اگر اهل موسیقی نباشید و در خواب ببینید گیتاری می نوازید کاری را خراب می کنید که مورد سرزنش قرار می گیرید. گیتار هم مانند دیگر آلات موسیقی ارتکاب به گناه و تمایل به فساد و کشش به سوی خلاف تعبیر می شود. اگر اهل موسیقی باشید و گیتار در خواب ببینید هیچ تعبیر خاصی ندارد در غیر این صورت خواب شما می گوید به فساد و تباهی متمایل می شوید. اگر در خواب ببینید گیتاری را شکسته و دور افکنده اید از راه خلاف بر می گردید. اگر گیتار به دیگری تعلق داشته باشد و شما از او بگیرید و بشکنید در واقع مانع انجام یک کار خلاف می شوید. خرید و فروش گیتار در خواب نیز فساد و اشتغال به گناه است.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
براق، منور، زلال
فرهنگ گویش مازندرانی
درخت پوسیده
فرهنگ گویش مازندرانی
زودتر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بالا لاریجان آمل، زمین و ملک
فرهنگ گویش مازندرانی