جدول جو
جدول جو

معنی زَادَ - جستجوی لغت در جدول جو

زَادَ
افزایش دادن، او افزایش یافت، شدید کردن، پیش بردن، حدّاکثر کردن
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

انحراف کردن، تیز
دیکشنری عربی به فارسی
ماهی گرفتن، او فریاد زد، شکار غیر قانونی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
بازگشتن، او برگشت، بازنگری کردن، برگشتن
دیکشنری عربی به فارسی
سلطه داشتن، او پیروز شد
دیکشنری عربی به فارسی
دوباره بازدید کردن، بازدید کرد، بازدید کردن
دیکشنری عربی به فارسی
فرماندهی کردن، او رهبری کرد، رهبری کردن، دستکاری کردن، ناوبری کردن، هدایت کردن، رانندگی کردن
دیکشنری عربی به فارسی