زن. امراءه. (فرهنگ فارسی معین). از جنس زن: که از دستش نخواهد رست یک تن اگر مردینه باشد یا زنینه. ناصرخسرو. نیز همان شب زنینه ای خواب دید. (معارف بهاء ولد، از فرهنگ فارسی معین)
زن. امراءه. (فرهنگ فارسی معین). از جنس زن: که از دستش نخواهد رست یک تن اگر مردینه باشد یا زنینه. ناصرخسرو. نیز همان شب زنینه ای خواب دید. (معارف بهاء ولد، از فرهنگ فارسی معین)