ملک، فرشته، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، طایر قدس، امشاسپند، فریشته، طایر فلک، امهراسپند، فروهنده
مَلَک، فِرِشتِه، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، طایِرِ قُدس، اَمشاسپَند، فِریشتِه، طایِرِ فَلَک، اَمَهراَسپَند، فُروهَندِه
در تداول عامه، تکه های خرد و باریک که از هیزم شکسته بر جای ماند. تکه ریزه های هیزم. چوب دراز سخت باریک. خرده های ریزۀهیمه که معمولاً از آنها برای روشن کردن اجاق یا بخاری یا سماور و امثال اینها استفاده کنند. ریزه های هیزم خرد و دراز. چوچلیک (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). ترشه (در لهجه اهالی فیض آباد محولات) ، کنایه از دستها و پاهای سخت لاغر. کنایه از ساقهای باریک و لاغر و استخوانی
در تداول عامه، تکه های خرد و باریک که از هیزم شکسته بر جای ماند. تکه ریزه های هیزم. چوب دراز سخت باریک. خرده های ریزۀهیمه که معمولاً از آنها برای روشن کردن اجاق یا بخاری یا سماور و امثال اینها استفاده کنند. ریزه های هیزم خرد و دراز. چَوچَلیک (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). تِرَشَه (در لهجه اهالی فیض آباد محولات) ، کنایه از دستها و پاهای سخت لاغر. کنایه از ساقهای باریک و لاغر و استخوانی
دهی است از بخش بندرگز شهرستان گرگان دارای 365 تن سکنه. آب آن از چشمۀ بلبل و چشمه های دیگرو چاه. محصول عمده اش برنج، غله، پنبه، کنجد، صیفی ومختصر نیشکر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از بخش بندرگز شهرستان گرگان دارای 365 تن سکنه. آب آن از چشمۀ بلبل و چشمه های دیگرو چاه. محصول عمده اش برنج، غله، پنبه، کنجد، صیفی ومختصر نیشکر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
جزیره کوچک بین ایتالیا و کرس، در مغرب جزایر لیباریا و شمال غربی صقلیه. طول آن سه میل و عرض دو میل است و اراضی آنجاآتشفشانی است. این جزیره ’استیوتیذس’ یعنی استخوانها نام داشته و وجه تسمیۀ وی آن بود که محارباتی بین سرقوسیین و قرطاجنیین بدانجا روی داد و بسیاری از لشکریان قرطاجنه فرصت را مغتنم دانسته عصیان کردند مخصوصاً که قوّاد لشکر در دادن ارزاق آنان مماطله میکردند، یکبار 6000 لشکری جمع آمدند و جیرۀ خود طلبیدند و رؤسای خود را بعصیان و تمرد تهدید و بدیشان اهانت کردند. و چون خبر این حادثه بحکومت رسید، بسران سپاهیان مزبور دستور قتل سربازان را صادر کرد و ایشان با سربازان بعنوان محاربه با عاصیان بعض جزایر سوار کشتی ها شدند و چون بجزیره مزبور رسیدند سپاهیان را فرودآوردند و خود بی خبر جزیره را ترک کردند و سپاهیان را بی زاد و مسکن گذاشتند، چه آنجا غیرمسکون بودو همه آنان از گرسنگی و رنج هلاک شدند و زمین از استخوانهای ایشان پوشیده شد. (ضمیمۀ معجم البلدان) ، در امان درآمدن خواستن. (مجمل اللغه) ، در زنهار کسی درآمدن، پناه بردن به: با ایشان در استیمان بحصنی که روزی چند از آن جماعت ایمن تواند بود مشورت کرد. (جهانگشای جوینی). و اصحاب اشغال بقلعۀ مرغه استیمان کنند. (جهانگشای جوینی) ، اعتماد کردن به، امین یافتن کسی را، سوگند دادن، مبارک شدن
جزیره کوچک بین ایتالیا و کرس، در مغرب جزایر لیباریا و شمال غربی صقلیه. طول آن سه میل و عرض دو میل است و اراضی آنجاآتشفشانی است. این جزیره ’استیوتیذس’ یعنی استخوانها نام داشته و وجه تسمیۀ وی آن بود که محارباتی بین سرقوسیین و قرطاجنیین بدانجا روی داد و بسیاری از لشکریان قرطاجنه فرصت را مغتنم دانسته عصیان کردند مخصوصاً که قُوّاد لشکر در دادن ارزاق آنان مماطله میکردند، یکبار 6000 لشکری جمع آمدند و جیرۀ خود طلبیدند و رؤسای خود را بعصیان و تمرد تهدید و بدیشان اهانت کردند. و چون خبر این حادثه بحکومت رسید، بسران سپاهیان مزبور دستور قتل سربازان را صادر کرد و ایشان با سربازان بعنوان محاربه با عاصیان بعض جزایر سوار کشتی ها شدند و چون بجزیره مزبور رسیدند سپاهیان را فرودآوردند و خود بی خبر جزیره را ترک کردند و سپاهیان را بی زاد و مسکن گذاشتند، چه آنجا غیرمسکون بودو همه آنان از گرسنگی و رنج هلاک شدند و زمین از استخوانهای ایشان پوشیده شد. (ضمیمۀ معجم البلدان) ، در امان درآمدن خواستن. (مجمل اللغه) ، در زنهار کسی درآمدن، پناه بردن به: با ایشان در استیمان بحصنی که روزی چند از آن جماعت ایمن تواند بود مشورت کرد. (جهانگشای جوینی). و اصحاب اشغال بقلعۀ مرغه استیمان کنند. (جهانگشای جوینی) ، اعتماد کردن به، امین یافتن کسی را، سوگند دادن، مبارک شدن
دهی از دهستان کرچمبو، بخش داران، شهرستان فریدن. سکنۀ آن 1400تن. آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات و حبوب و سیب زمینی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی از دهستان کرچمبو، بخش داران، شهرستان فریدن. سکنۀ آن 1400تن. آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غلات و حبوب و سیب زمینی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
مهارت، سیاست فرانسوی چین باد بزنی فرانسوی وینارتاری (اداره امور کشور) پلیتیک سیاست، حقه بازی نیرنگ: (در مجمع حروف مرا پنج (پ) نبود: پلتیک و پول و پر رویی و پز و پارتی)
مهارت، سیاست فرانسوی چین باد بزنی فرانسوی وینارتاری (اداره امور کشور) پلیتیک سیاست، حقه بازی نیرنگ: (در مجمع حروف مرا پنج (پ) نبود: پلتیک و پول و پر رویی و پز و پارتی)