جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پلتیک

پلتیک

پلتیک
مهارت، سیاست فرانسوی چین باد بزنی فرانسوی وینارتاری (اداره امور کشور) پلیتیک سیاست، حقه بازی نیرنگ: (در مجمع حروف مرا پنج (پ) نبود: پلتیک و پول و پر رویی و پز و پارتی)
فرهنگ لغت هوشیار

پلتیک

پلتیک
پولتیک، سیاست، شیوۀ عمل و برنامه ریزی برای ادارۀ یک نهاد، سازمان یا اداره، به کار بردن تدبیر و مکر برای پیش بردن کاری و رسیده به نتیجه ای، کَلَک
پلتیک
فرهنگ فارسی عمید

پولتیک

پولتیک
سیاست، شیوۀ عمل و برنامه ریزی برای ادارۀ یک نهاد، سازمان یا اداره، به کار بردن تدبیر و مکر برای پیش بردن کاری و رسیده به نتیجه ای، کَلَک
پولتیک
فرهنگ فارسی عمید

پلتیه

پلتیه
پیر. کیمیاوی فرانسوی. متولد در پاریس، یکی از مشوقین تداول گنه گنه (1788- 1842م.)
لغت نامه دهخدا

پلتسک

پلتسک
نام شهری در لهستان بر کنار رود نارِف. دارای نوزده هزار سکنه. بسال 1806م. فرانسویان در این محل روسها را شکست دادند. (قاموس الاعلام ترکی). در مادۀ پلوچوق تلفظ ترکی بلتسک آمده است: پلوچوق نام قصبۀ مرکزی وویوودی است در لهستان. این قصبه در 90 هزارگزی شمال غربی ورشو در ساحل راست نهر ویستول واقع است و عدّۀ نفوس آن 12000 تن می باشد. یک مکتب اعدادی، یک سینا گوگ (معبد یهود) بزرگ و یک کلیسای باشکوه و کارخانه های پوست و دباغخانه ها دارد. وویوودی پلوچوق از طرف مشرق به روسیه و از جانب شمال و مغرب به حدود پروس میرسد و از جهت جنوب و جنوب شرقی محدود است به ویوودۀ آوغوستووه، سیدلک و مازوویا. مساحت طول آن 260 هزار و عرض 90 هزار گز است و 500000 تن نفوس دارد
لغت نامه دهخدا

پتیک

پتیک
بسیار کم و اندک، کوچک، خمسه مستسرقه، پنج روز آخر سال که در گاه شمار سنتی به تعداد
فرهنگ گویش مازندرانی