معنی رَعدِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
رَعدِيّ
رعدآسا، رعد و برق
ادامه...
رَعدآسا، رَعد و بَرق
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رَعَويّ
رعیّتی، شبانی
ادامه...
رَعِیَّتی، شَبانی
دیکشنری عربی به فارسی
رَدِيء
بد، فقیر، بی کیفیّت
ادامه...
بَد، فَقیر، بی کِیفِیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
ثَدِيّ
پستاندار، سینه
ادامه...
پِستاندار، سینِه
دیکشنری عربی به فارسی
وَردِيّ
صورتی، گلگون
ادامه...
صورَتی، گُلگون
دیکشنری عربی به فارسی
نَقدِيّ
انتقادی، پولی
ادامه...
اِنتِقادی، پولی
دیکشنری عربی به فارسی
قَصدِيّ
عمدی
ادامه...
عَمدی
دیکشنری عربی به فارسی
رَأيِيّ
نظر محور، نظر من
ادامه...
نَظَر مِحوَر، نَظَرِ مَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَسمِيّ
گرافیکی، رسمی
ادامه...
گِرافیکی، رَسمی
دیکشنری عربی به فارسی
رَغوِيّ
پرکف، کف آلود
ادامه...
پُرکَف، کَف آلود
دیکشنری عربی به فارسی
بَردِيّ
سرد، پاپیروس
ادامه...
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
رَقمِيّ
دیجیتال
ادامه...
دیجیتال
دیکشنری عربی به فارسی
رَمزِيّ
نمادین
ادامه...
نَمادین
دیکشنری عربی به فارسی
رَملِيّ
شنزار، شنی
ادامه...
شِنزار، شِنی
دیکشنری عربی به فارسی
شَعبِيّ
پرجمعیّت، محبوب، مردمی
ادامه...
پُرجَمعیَّت، مَحبوب، مَردُمی
دیکشنری عربی به فارسی
شَعرِيّ
پشمالو، مادرزادی
ادامه...
پَشمالو، مادَرزادی
دیکشنری عربی به فارسی
عَادِيّ
دنیوی، عادی، رایج، معمولی، دشمنانه، منظّم
ادامه...
دُنیَوِی، عادی، رایِج، مَعمولی، دُشمَنانِه، مُنَظَّم
دیکشنری عربی به فارسی
تَعدِيل
تغییرات، اصلاحیّه
ادامه...
تَغییرات، اِصلاحیِّه
دیکشنری عربی به فارسی
رَأسِيّ
عمودی
ادامه...
عَمودی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ رَعدِيَّةٍ
به طور رعدآسا، به شکلی رعد و برق
ادامه...
بِه طُورِ رَعدآسا، بِه شِکلی رَعد و بَرق
دیکشنری عربی به فارسی