- رودان (تَ یَ)
طواف کردن همسایگان، رادت المراءه روداناً. (منتهی الارب). رادت المراءه روداً و روداناً، بسیار رفت وآمد کرد آن زن به خانه های همسایگان. (از اقرب الموارد) ، آرام نگرفتن: راد وساده، لم یستقر. (منتهی الارب). استقرار نیافتن، جستجو کردن زمین برای آب و علف بمنظور فرودآمدن در آن، جنبش خفیف باد. (از اقرب الموارد). رجوع به رود شود
