معنی روشان روشان روشن، تابان، تابناک، درخشان، افروخته، مقابل تاریک، جایی که نور به آن می تابد، واضح و آشکار، روش، روشان، آگاه، بصیر رُوشَن، تابان، تابناک، درخشان، افروخته، مقابلِ تاریک، جایی که نور به آن می تابد، واضح و آشکار، روش، روشان، آگاه، بصیر تصویر روشان فرهنگ فارسی عمید