جدول جو
جدول جو

معنی روبیدن - جستجوی لغت در جدول جو

روبیدن
رفتن، جاروب کردن و پاک کردن جایی از گرد و خاک، پاک کردن، روفتن
تصویری از روبیدن
تصویر روبیدن
فرهنگ فارسی عمید
روبیدن
(لَ کَ دَ)
جاروب دادن. (آنندراج). جاروب کردن و از گرد و غبار پاک ساختن. روفتن. (ناظم الاطباء). رفتن. و رجوع به روفتن شود
لغت نامه دهخدا
روبیدن
جاروب کردن و از گرد و غبار پاک ساختن
تصویری از روبیدن
تصویر روبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
روبیدن
((دَ))
جاروب کردن، روفتن، رفتن
تصویری از روبیدن
تصویر روبیدن
فرهنگ فارسی معین
روبیدن
جارو کردن، رفتن، روفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
فرود آوردن چیزی با شدت مثلاً تخم مرغ را به دیوار کوبید،
میخ یا چیز دیگر را با چکش زدن که در چیزی فرو رود،
به شدت برخورد کردن با چیزی مثلاً ماشین را به دیوار کوبید،
به صدا درآوردن کوبۀ در مثلاً در را کوبیدند،
کنایه از خراب و ویران کردن ساختمان
کنایه از به شدت مخالفت یا انتقاد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
سبز شدن و برآمدن گیاه از زمین، رستن، نمو کردن، رشد کردن بعضی از اجزای بدن مثلاً روییدن مو، کنایه از بیرون آمدن چیزی از چیز دیگر مثلاً از گردنش سری دیگر رویید، کنایه از به وجود آمدن، ایجاد شدن، رویاندن، پروردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمبیدن
تصویر رمبیدن
خراب شدن و فروریختن، خراب شدن دیوار، فروریختن سقف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روبیان
تصویر روبیان
میگو، جانوری آبی با چنگال و پاهای بلند به اندازۀ ملخ که بعضی از انواع آن مصرف خوراکی دارد، ملخ دریایی، اربیان، روبیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روبیده
تصویر روبیده
جاروب شده، روفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روبیده
تصویر روبیده
جاروب شده روفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روبیان
تصویر روبیان
جانوری است آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمبیدن
تصویر رمبیدن
فرو ریختن سقف و دیوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
سر زدن از زمین، سبز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
کوفتن قرع: خود را مرنجان ای پدر سر را بکوب اندر حجر... (دیوان کبیر)، زدن ضرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یوبیدن
تصویر یوبیدن
آرزو داشتن میل کردن خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
((دَ))
کوفتن، له کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یوبیدن
تصویر یوبیدن
((دَ))
آرزو داشتن، میل کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
((دَ))
نمو کردن، رشد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمبیدن
تصویر رمبیدن
((رُ دَ))
خراب شدن، فرو ریختن سقف و دیوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روزیدن
تصویر روزیدن
((دَ))
روشن شدن، تافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
Sprout
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
Drum, Knock, Pound, Slam, Stub
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
барабанить , стучать , бить , ударять , ударяться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
brotar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
发芽
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
бити в барабан , стукати , бити , вдаряти , ударити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
kiełkować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
sprießen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
проростати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
bić w bęben, pukać, bić, uderzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
trommeln, klopfen, schlagen, stoßen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
прорастать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کوبیدن
تصویر کوبیدن
bater
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روییدن
تصویر روییدن
germogliare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی