معنی رمبیدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی رمبیدن
- رمبیدن
- خراب شدن و فروریختن، خراب شدن دیوار، فروریختن سقف
تصویر رمبیدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با رمبیدن
رمبیدن
- رمبیدن
- خراب شدن و از هم ریختن دیوار و امثال آن. (فرهنگ نظام). خراب شدن و فروریختن
لغت نامه دهخدا
روبیدن
- روبیدن
- رُفتَن، جاروب کردن و پاک کردن جایی از گرد و خاک، پاک کردن، روفتَن
فرهنگ فارسی عمید
غرمبیدن
- غرمبیدن
- آواز در گلو پیچیدن، آوازی مهیب دادن غریدن، فریاد و غوغا کردن، غرغر کردن غرولند کردن ژکیدن
فرهنگ لغت هوشیار