معنی یوبیدن - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با یوبیدن
یوبیدن
- یوبیدن
- آرزو داشتن و خواستن و میل کردن. (ناظم الاطباء). رجوع به بویه و یوبه شود
لغت نامه دهخدا
روبیدن
- روبیدن
- رُفتَن، جاروب کردن و پاک کردن جایی از گرد و خاک، پاک کردن، روفتَن
فرهنگ فارسی عمید
کوبیدن
- کوبیدن
- کوفتن قرع: خود را مرنجان ای پدر سر را بکوب اندر حجر... (دیوان کبیر)، زدن ضرب
فرهنگ لغت هوشیار