جدول جو
جدول جو

معنی رملا - جستجوی لغت در جدول جو

رملا
سال بی باران
تصویری از رملا
تصویر رملا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برملا
تصویر برملا
آشکارا هویدا آشکارا وظاهر وهویدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برملا
تصویر برملا
به طور آشکار و هویدا، آشکارا
برملا شدن: آشکار شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رذلا
تصویر رذلا
جمع رذیل، فرومایگان، هیچکارگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمال
تصویر رمال
ریگها کسی که رمل می اندازد، فالبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمله
تصویر رمله
ریگ یک دانه یا یک توده سمیره سیاه (سمیره خط)
فرهنگ لغت هوشیار
سختی گرما، شدت تابش حرارت، زمین داغ زمین تفسیده ریگ تافته ریگ تافته ریگ گرم، ریگ تافته ریگ گرم
فرهنگ لغت هوشیار
تقریر کردن، دیکته، طریقه نوشتن کلمات، درست نویسی، رسم الخط ،نویساندن، گفتن که دیگری بنویسد، از یاد نوشتن، مطلبی را که معلم میگوید و شاگرد مینویسد، پر کردن، مطلبی را تقریر کردن تا دیگری بنویسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمضا
تصویر رمضا
شدت گرما، شدت تابش آفتاب بر زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمال
تصویر رمال
رمل ها، ریگها، جمع واژۀ رمل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از املا
تصویر املا
مطلبی را تقریر کردن که دیگری بنویسد، مطلبی که معلم بگوید و شاگرد بنویسد، طریقۀ نوشتن کلمات، درست نوشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عملا
تصویر عملا
در عمل، از لحاظ عمل، از حیث کار و عمل
فرهنگ فارسی عمید
بطور تجربه و امتحان، بطور جد، به کرد در عمل از لحاظ عمل مقابل اسما رسما: اسما حسن خان حاکم بود و عملا مرتضی خان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمال
تصویر رمال
((رَ مّ))
فالگیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمال
تصویر رمال
((رِ))
جمع رمل، ریگ ها، ریگستان ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمگا
تصویر رمگا
مادیان، اسب ماده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمال
تصویر رمال
رمل فروش، ریگ فروش، کسی که رمل می اندازد و فال می بیند، فال بین، فال گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمل
تصویر رمل
ریگ نرم، شن، ماسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمل
تصویر رمل
ریگ، ریگ نرم، شن، ماسه، علمی که به عقیدۀ برخی از مردم به وسیلۀ آن می توان پیشگویی کرد و طالع کسی را به دست آورد، وسیله ای که با آن فال می گیرند و پیشگویی می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملا
تصویر ملا
محل اجتماع گروهی از مردم
ملا اعلی: فرشتگان در عالم بالا، کنایه از عالم ارواح مجرده، عالم بالا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملا
تصویر ملا
آخوند، کنایه از درس خوانده، باسواد، مکتب دار، معلم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمل
تصویر رمل
در علم عروض بحری که از تکرار سه یا چهار بار فاعلاتن حاصل شود
فرهنگ فارسی عمید
گروه بزرگان، پری، گروه، انجمن، بزرگان مردم، عالم بالا، جهان فرشتگان، پر شدن، لقب استاد و معلم، خواه مرد باشد یا زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمل
تصویر رمل
حصیر بافتن، بحری از نوزده بحر شعر مبتنی بر تکرار شش یا هشت بار فاعلاتن در هر بیت، بحر شانزدهم از اصول موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمل
تصویر رمل
((رَ مَ))
باران کم، فزونی، زیادی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمل
تصویر رمل
((رَ مْ))
شن، ریگ نرم، فنی برای پیشگویی و طالع بینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملا
تصویر ملا
((مُ لْ لا))
آخوند، باسواد، روحانی، مکتب دار، معلم، خور چیزی که مورد سوءاستفاده کسی یا جمعی شود، نصرالدین شخصیتی داستانی دارای رف تاری خنده دار و اغلب طنزآمیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملا
تصویر ملا
((مَ لَ))
گروه مردم، اشراف قوم، عام آشکارا، در حضور مردم، اعلی عالم بالا، جهان فرشتگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملا
تصویر ملا
ملا، آشکارا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برملا شدن
تصویر برملا شدن
آشکار شدن، آشکار گشتن، نمایان شدن، ظاهر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرملال
تصویر پرملال
آنچه باعث دل تنگی و رنج و اندوه بسیار شود
فرهنگ فارسی عمید
مربایی که از عصاره میوه ها سازند. طرز تهیه آن غالبا همان طریقه تهیه شربت و مرباست. میوه هایی را که در مارمالاد مصرف میشود هم مانند مربا حل نشده باقی می گذارند و هم له کرده را بوسیله الک صاف می کنند. اغلب مارمالادهای حل شده برای رنگظمیزی روی نانهای مربایی مصرف میشود و آن انواع مختلف دارد مانند: مارمالاد آلبالو مارمالاد گیلاس مارمالاد توت فرنگی و غیره
فرهنگ لغت هوشیار