جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رمگا

رمگا

رمگا
بلغت زندو پازند اسب مادیان را گویند. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

رامگا

رامگا
روسی رویه بر سینی ویژه ای که رویه چیده شده در چاپخانه را بر آن نهند سینیی که صفحه چیده شده را در آن نهند و حمل و نقل کنند
فرهنگ لغت هوشیار

رمضا

رمضا
سختی گرما، شدت تابش حرارت، زمین داغ زمین تفسیده ریگ تافته ریگ تافته ریگ گرم، ریگ تافته ریگ گرم
فرهنگ لغت هوشیار

رامگا

رامگا
صفحۀ فلزی لبه دار مستطیل شکل که در چاپخانه حروف چیده شدۀ کتاب یا روزنامه را در آن صفحه بندی می کنند، رانگا
فرهنگ فارسی عمید

امگا

امگا
آخرین حرف از حروف یونانی بشکل w. (از لاروس).
- آلفا و امگا، کنایه از اول و آخر. (از لاروس).
- آلفا و امگای چیزی یا امری بودن، اول و آخر، ابجد و ضظغ، الف تا یاء آن بودن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

رامگا

رامگا
در چاپخانه ها ظرف سینی مانندی صاف، با دیوارۀ کوتاه است که حروف چیده شده را در آن نهند و بماشین یا بجای دیگر نقل کنند و شاید با کلمه رامکا
که چارچوب و قاب عکس را گویند بی ارتباط نباشد
لغت نامه دهخدا