معنی برملا شدن برملا شدن برمَلا شُدَن آشکار شدن، آشکار گشتن، نمایان شدن، ظاهر شدن آشکار شدن، آشکار گشتن، نمایان شدن، ظاهر شدن تصویر برملا شدن فرهنگ فارسی عمید