- رفقا
- دوستان
معنی رفقا - جستجوی لغت در جدول جو
- رفقا
- بمعنی همراهی، یاران و دوستان، همراهان
- رفقا
- رفیق ها، یارها، دوست ها، همراه ها، جمع واژۀ رفیق
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع رفیق، همرایان دمسازان جمع رفیق دوستان یاران همراهان
زنی که آلت تناسلیش مسدود باشد و با او آرامش نتوان کرد
همراهی، نرمرفتاری، کاروان، گروه همراه گروه راهیان همراهیان (همسفران) گروه همراه جماعت مرافق همسفران جمع رفاق
جمع رفیق، همراهان همرایان دمسازان
گروه هم سفر و همراه، دوستان و همراهان
رفقه ها، گروه های هم سفر و همراه، دوستان و همراهان، جمع واژۀ رفقه
رفوگر
خشک شدن باز ایستادن: اشک یا خون، جنگ انداختن، آشتی دادن از واژگان دو پهلو، بالا رفتن از نردبان، بر آمدن: رگ
نرمی، مدارا کردن، نیکوئی و مهربانی نمودن
نرمی و مدارا کردن، با مهربانی و لطف با کسی رفتار کردن، راحتی، گشایش
شکافتن شکافت، برکندن
رومی مرگ موش
جمع ترفق