معنی رفقا - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با رفقا
رتقا
- رتقا
- زنی که آلت تناسلیش مسدود باشد و با او آرامش نتوان کرد
فرهنگ لغت هوشیار
رفقه
- رفقه
- همراهی، نرمرفتاری، کاروان، گروه همراه گروه راهیان همراهیان (همسفران) گروه همراه جماعت مرافق همسفران جمع رفاق
فرهنگ لغت هوشیار
رفقاء
- رفقاء
- جمع رفیق، همرایان دمسازان جمع رفیق دوستان یاران همراهان
فرهنگ لغت هوشیار