جدول جو
جدول جو

معنی رضام - جستجوی لغت در جدول جو

رضام
(رِ)
جمع واژۀ رضم. (ناظم الاطباء). سنگهای بزرگ که در عمارت بر هم نهند. (آنندراج) (از اقرب الموارد). به معنی رضم که سنگهای بزرگ باشد که در عمارت بر هم نهند. (منتهی الارب). و رجوع به رضم شود، ج ، رضم. (ناظم الاطباء). رجوع به رضم شود، ج، رضمه. (ناظم الاطباء). رجوع به رضمه شود، ج ، رضمه. (از ناظم الاطباء). رجوع به رضمه شود
لغت نامه دهخدا
رضام
(رُ)
گیاهی. (از ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، اندک از هر چیز، و منه: رضام من نبت، اندکی از گیاه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رهام
تصویر رهام
(پسرانه)
نام پسر گودرز، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز پهلوان ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رسام
تصویر رسام
(پسرانه)
رسم کننده، نقاش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ضرام
تصویر ضرام
هیزم نازک، ریزه، سست و نرم که با آن آتش روشن می کنند، هیزم افروخته
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، توقّد، گر زدن، التهاب، تلهّب، اشتعال، گر کشیدن، اضطرام، شعله زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رسام
تصویر رسام
رسم کننده، نقاش، نگارنده، پیکرنگار، نقشه کش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رضاع
تصویر رضاع
شیرخوارگی، شیر دادن مادر به کودک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رغام
تصویر رغام
خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته با خاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هضام
تصویر هضام
داروی گوارش گوارنده، پر هزینه پر ریخت و پاش مرد، شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضام
تصویر قضام
دندنگیر شوره گیاه، خرمابن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عضام
تصویر عضام
دم اسپ، دم اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرام
تصویر ضرام
آتش گیری افروزش، فروزینه ریزه چوب، زبانه آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمام
تصویر رمام
استخوانهای پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روام
تصویر روام
آب دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکام
تصویر رکام
بر هم انباشته، گله بزرگ، ابر انبوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعام
تصویر رعام
تیز نگری تیز بینی آب بینی، ریزش آب بینی، مشمشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رغام
تصویر رغام
خاک ریگدار خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته بخاک
فرهنگ لغت هوشیار
رخسنگ گونه ای سنگ آهکی که دارای رخ ها و رگه های رنگارنگ است (مرمر) گونه ای سنگ آهکی است که شفاف است و تا حدی قابلیت صیقل شدن را دارد و چون باسانی به صورت لوح در میاید از آن جهت در کتیبه روی آرامگاهها سنگ قبر مجسمه پایه چراغ و ظروف تجملی بکار میرود. رخام دارای رنگهای قهوه ای و زرد و سبز و نارنجی میباشد و بدین جهت پس از صیقل حالت تموج و منظره ای زیبا می یابد. رخام آهکی این نوع را نامند در مقابل رخام گچی که زیاد شفاف نیست و فاقد رگه است و ترکیبش بجای آنکه از کربنات کلسیم باشد از سولفات کلسیم و سفید رنگ است و بر خلاف رخام آهکی در برابر اسیدها جوش نمی کند. از رخام گچی هم برای ساختن لوحه و سنگ قبر استفاده کنند و آن به رخام ابیض مشهور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضیم
تصویر رضیم
ساختمان سنگی سنگ چین
فرهنگ لغت هوشیار
چوب چاه، سنگی که به ریسمان بندند و در چاه بیاویزند تا اندازه آب را بدانند چاه سنج، سنگ دهوه (دهوه دلو) سنگ دولک سنگی که بر دهوه بندند تا زودتر فرو شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رثام
تصویر رثام
جمع رثمه، ریزه باران ها نرمه باران ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتام
تصویر رتام
شکسته ریزه شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردام
تصویر ردام
اهخ (ضد خیرخواه)، تیز تیز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحام
تصویر رحام
آماس زهدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضاه
تصویر رضاه
جمع راض، خشنودان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضاع
تصویر رضاع
شیر خوردن کودک از پستان مادر
فرهنگ لغت هوشیار
آب دهان، پاره: پاره برف پاره یخ پاره شکر، دانه شبنم، تری درخت باران خوردگی، آب گوارا، کف انگبین، ریزه مشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسام
تصویر رسام
رسم کننده، نقش کننده و نقاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزام
تصویر رزام
درشت اندام: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذام
تصویر رذام
روان، ناکس: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمام
تصویر رمام
((رِ))
جمع رمه، استخوان های پوسیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رغام
تصویر رغام
((رَ))
خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته به خاک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رضاع
تصویر رضاع
((رِ))
شیر خوردن کودک از پستان مادر، شیر دادن به کودکی که مادرش فاقد شیر طبیعی می باشد، بچه شیرخوار را به دایه سپردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رسام
تصویر رسام
((رَ سّ))
رسم کننده، نقاش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رخام
تصویر رخام
((رُ))
مرمر، سنگ مرمر
فرهنگ فارسی معین