رسم کننده. نقش کننده و نقاش. (ناظم الاطباء). نقاش و مصور، از رسم که به معنی نقش کردن است. (آنندراج) (غیاث اللغات). پیکرنگار: هرچه کردی بدین صفت بهرام بر خورنق نگاشتی رسام. نظامی. ناف خلقش چو کلک رسامان مشک در جیب و لعل در دامان. نظامی. مشو غره بر آن خرگوش زرفام که برخنجر نگارد مرد رسام. نظامی. چو پرداخت رسام آهنگرش به صیقل فروزنده شد گوهرش. نظامی. همه پیکری را بدان سان که هست در او دید رسام گوهرپرست. نظامی. ، کاتب، امضأکننده. (ناظم الاطباء)
نام یکی از دانشمندان مهم حفریات است. در نتیجۀ کاوشهای او در صفحات مجاور دجله و فرات دروازۀ بلوات در آسور پیدا شده که از مفرغ ساخته اند و از حیث صنعت خیلی معروف می باشد و نقاشی های برجسته ای دارد و آنرا به یادگار فتوحات سلم نصر دومین پادشاه آسور ساخته اند. رسام اهل انگلستان بود و بسال 1882 میلادی بعد از حفریات مذکور به انگلستان بازگشت. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 53 شود