جدول جو
جدول جو

معنی رذام - جستجوی لغت در جدول جو

رذام
روان، ناکس: مرد
تصویری از رذام
تصویر رذام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارذام
تصویر ارذام
لبریزشدن لب پر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهام
تصویر رهام
(پسرانه)
نام پسر گودرز، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز پهلوان ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رسام
تصویر رسام
(پسرانه)
رسم کننده، نقاش
فرهنگ نامهای ایرانی
چوب چاه، سنگی که به ریسمان بندند و در چاه بیاویزند تا اندازه آب را بدانند چاه سنج، سنگ دهوه (دهوه دلو) سنگ دولک سنگی که بر دهوه بندند تا زودتر فرو شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رثام
تصویر رثام
جمع رثمه، ریزه باران ها نرمه باران ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتام
تصویر رتام
شکسته ریزه شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحام
تصویر رحام
آماس زهدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسام
تصویر رسام
رسم کننده، نقش کننده و نقاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزام
تصویر رزام
درشت اندام: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذوم
تصویر رذوم
روان، لبریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذال
تصویر رذال
ناکس پست فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رذاذ
تصویر رذاذ
باران ریز گرده باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردام
تصویر ردام
اهخ (ضد خیرخواه)، تیز تیز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
رخسنگ گونه ای سنگ آهکی که دارای رخ ها و رگه های رنگارنگ است (مرمر) گونه ای سنگ آهکی است که شفاف است و تا حدی قابلیت صیقل شدن را دارد و چون باسانی به صورت لوح در میاید از آن جهت در کتیبه روی آرامگاهها سنگ قبر مجسمه پایه چراغ و ظروف تجملی بکار میرود. رخام دارای رنگهای قهوه ای و زرد و سبز و نارنجی میباشد و بدین جهت پس از صیقل حالت تموج و منظره ای زیبا می یابد. رخام آهکی این نوع را نامند در مقابل رخام گچی که زیاد شفاف نیست و فاقد رگه است و ترکیبش بجای آنکه از کربنات کلسیم باشد از سولفات کلسیم و سفید رنگ است و بر خلاف رخام آهکی در برابر اسیدها جوش نمی کند. از رخام گچی هم برای ساختن لوحه و سنگ قبر استفاده کنند و آن به رخام ابیض مشهور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رغام
تصویر رغام
خاک ریگدار خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته بخاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعام
تصویر رعام
تیز نگری تیز بینی آب بینی، ریزش آب بینی، مشمشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکام
تصویر رکام
بر هم انباشته، گله بزرگ، ابر انبوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روام
تصویر روام
آب دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمام
تصویر رمام
استخوانهای پوسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جذام
تصویر جذام
بیماری است ناشی از فساد خون که بدن را میگدازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شذام
تصویر شذام
کبت (زنبورعسل)، نیش کبت، نمک، نیش کژدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رغام
تصویر رغام
خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته با خاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جذام
تصویر جذام
بیماری عفونی مزمن که از علائم آن کم خونی، خستگی زیاد، سردرد، اختلال در دستگاه تنفس و دستگاه گوارش، درد مفاصل، تب، زکام و خونریزی از بینی می باشد، گاهی مادۀ متعفنی از بینی خارج می شود، موهای پلک و ابروها می ریزد، لکه هایی در پیشانی و چانه بروز می کند و لب ها و گونه ها متورم می شود، آکله، داءالاسد، خوره، کلی، لوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رسام
تصویر رسام
رسم کننده، نقاش، نگارنده، پیکرنگار، نقشه کش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مذام
تصویر مذام
مذمت ها، بد گفتن ها از کسی یا چیزی، بدگویی ها، نکوهش ها، جمع واژۀ مذمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قذام
تصویر قذام
بخشنده، پر آب چون چاه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مذمه، نکوهش ها نکوهیده ها جمع مذمت: خداوند خواجه جهان را به پیرایه شرع و رزی آراسته داراد و هرچ مذام اوصاف بشریست نفس مقدسش را از نسبت آن پیراسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جذام
تصویر جذام
((جُ))
خوره، آکله، نوعی بیماری عفونی و مزمن که ایجاد زخم و جراحت کرده و در بعضی اعضای بدن با ایجاد بی حسی، موجب فساد آن عضو می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمام
تصویر رمام
((رِ))
جمع رمه، استخوان های پوسیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رغام
تصویر رغام
((رَ))
خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته به خاک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رسام
تصویر رسام
((رَ سّ))
رسم کننده، نقاش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رخام
تصویر رخام
((رُ))
مرمر، سنگ مرمر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رخام
تصویر رخام
مرمر، سنگ مرمر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رذال
تصویر رذال
رذیل ها، ناکس ها، فرومایگان، پست ها، نابکارها، جمع واژۀ رذیل
فرهنگ فارسی عمید