جدول جو
جدول جو

معنی مذام

مذام
مذمت ها، بد گفتن ها از کسی یا چیزی، بدگویی ها، نکوهش ها، جمع واژۀ مذمت
تصویری از مذام
تصویر مذام
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مذام

مذام

مذام
جمع مذمه، نکوهش ها نکوهیده ها جمع مذمت: خداوند خواجه جهان را به پیرایه شرع و رزی آراسته داراد و هرچ مذام اوصاف بشریست نفس مقدسش را از نسبت آن پیراسته
فرهنگ لغت هوشیار

مذام

مذام
جَمعِ واژۀ مذمت. (متن اللغه). مقابل محامد. رجوع به مذمه شود: خداوند خواجه جهان را به پیرایه شرع ورزی و حلیت دین گستری و دادپروری آراسته دارد و هر چه مذام اوصاف بشری است نفس مقدسش را از نسبت آن پیراسته... (مرزبان نامه، از فرهنگ فارسی معین). و اهل کرم از اهل لئام و محامد ازمذام و فاضل از مفضول جدا نشدی. (تاریخ قم ص 11)
لغت نامه دهخدا

مذال

مذال
درازدامن، دامن دار، در علوم ادبی در علم عروض ویژگی پایه ای که در آن مستفعلن به مستفعلان تغییر کند
مذال
فرهنگ فارسی عمید