- رخامین (دخترانه)
- رخام (عربی) + ین (فارسی) از جنس رخام
معنی رخامین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
علفزار، چراگاه
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
آرامش تن، موسیقی دان عهد ساسانیان، نام یکی از نوازندگان و موسیقیدانان در زمان ساسانیآنکه واضع ساز چنگ بوده است
فرمان ها
فرانسوی پرچم سیخک گل
اخیر، نهایی
جمع راحم بخشایندگان رحم کنندگان، جمع راحم، بخشایندگان
نویسنده محرر محرر کتاب. یا راقم (این) سطور نویسنده از خود چنین تعبیر آورد، بافنده جامه جمع راقمین
چوب چاه دو چوب است که بر سر چاه نهند و چرخ چاه بر آن گذارند
جمع ریحان، ونجنک ها شاد اسپرم ها جمع ریحان اسپرغمها
جمع راهب، هیرسایان
چراگاه علفزار، کاه علف
نوعی کرم دراز و سرخ که در جاهای نرم و مرطوب بهم رسد حمر الارض
جمع خادم، زاوران جمع خام خدمتگزان: خادمین درگاه
از روی ناز و وقار راه رفتن
رونده با ناز و تکبر و تبخر
نوعی کرم دراز و سرخ که در جاهای نرم و مرطوب بهم رسد حمر الارض
تثنیه توام. دو همزاد، دو همراه دو قرین
گرم، جمع سخین، کج بیل ها
خرامنده، در حال خرامیدن
راه رفتن از روی ناز و وقار و به زیبایی، رفتن
نگهبانان راه، جمع واژۀ رهبان، راهب ها، پارسایان مسیحی، دیرنشین ها، جمع واژۀ رهبان
فرمان ها، امرها، دستورها، رل ها، جمع واژۀ فرمان
مضمون ها، چیزهایی که از کلام مفهوم شود، موضوع کلام ها، معنی ها، مطلب ها، جمع واژۀ مضمون
خراطین، جانوری بی دست و پا و خزنده با بدن نرم و بی استخوان، کرم خاکی
جانوری بی دست و پا و خزنده با بدن نرم و بی استخوان، کرم خاکی
جمع فرمان
از ادات پرسش است و تردید را رساند کدامی کدام یک: (در پیش شاه عرض کدامین جفا کنم شرح نیاز مندی خود یا مل تو ک) (حافظ) توضیح: (کدامین {همیشه مقدم بر اسم آید
جمع مخاصم، کینه ورزان دشمنی کنندگان جمع مخاصم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)