جدول جو
جدول جو

معنی راقص - جستجوی لغت در جدول جو

راقص
رقص کننده
تصویری از راقص
تصویر راقص
فرهنگ فارسی عمید
راقص(قِ)
رقص کننده. (اقرب الموارد) (آنندراج) (غیاث اللغات) (از منتهی الارب). رقصنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
راقص(قِ)
ستاره ای است. (از اقرب الموارد). نام ستاره ای است که در دهان اژدهای جنگ واقع شده است. (آنندراج) (غیاث اللغات). رافض، در اصطلاح فلک صورتی که آن را ’جاثی علی رکبیه’ نیز نامند. (یادداشت مؤلف). رجوع به جاثی علی رکبیه در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
راقص
رقص کننده، رقصنده
تصویری از راقص
تصویر راقص
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راقی
تصویر راقی
بالارونده، ترقی کننده، کسی که مدارج علم و دانش را پیموده باشد، تحصیل کرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
آنچه کامل نیست مثلاً اطلاعات ناقص، معیوب مثلاً عضو ناقص، چیزی یا کسی که به حد کمال نرسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
آنکه شغلش رقصیدن است، پاندول ساعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راقم
تصویر راقم
نویسنده، محرر، محرر کتاب یا نامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
پای کوبنده، بازیگر، پایگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
ناتمام، ناکامل، نیمه کاره، نادرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راقد
تصویر راقد
خوابنده، خوابیده، خفته، نائم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راقر
تصویر راقر
رگ جهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راقع
تصویر راقع
پینه دوز
فرهنگ لغت هوشیار
نویسنده، بافنده جامه نویسنده محرر محرر کتاب. یا راقم (این) سطور نویسنده از خود چنین تعبیر آورد، بافنده جامه جمع راقمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راقی
تصویر راقی
بالا رونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راقب
تصویر راقب
ناظر و بیننده، نگاهدارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راقد
تصویر راقد
((قِ))
خوابنده، خوابیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
((قِ))
ناتمام، نارسا، مقابل کامل
ناقص العقل: کنایه از کم خرد و احمق
ناقص الاعضاء: کنایه از کسی که در اعضای بدنش نقصی باشد
ناقص الخلقه: کنایه از آن که دارای نقص مادرزادی باشد
ناقص العضو: آن که عضوی از اعضای بدنش ناقص باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راقی
تصویر راقی
بالا رونده، جلو رونده، افسونگر، تحصیل کرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راقم
تصویر راقم
((قِ))
نویسنده، محرر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
((رَ قّ))
رقص کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
Dancer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
Bungling, Lacking, Imperfect, Inadequate, Injudicious, Partial, Scraggly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
desajeitado, imperfeito, inadequado, imprudente, carente, parcial, desleixado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
танцор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
torpe, imperfecto, inadecuado, imprudente, carente, parcial, desaliñado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
Tänzer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
niezdarny, niedoskonały, niewystarczający, nierozważny, brakujący, częściowy, niechlujny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
танцюрист
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
неуклюжий , несовершенный , неадекватный , неразумный , отсутствующий , частичный , неопрятный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
tancerz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
незграбний , неповний , недостатній , нерозважливий , частковий , неприглядний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
舞者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناقص
تصویر ناقص
onhandig, imperfect, inadequate, ondoordacht, tekortkomend, gedeeltelijk, slordig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رقاص
تصویر رقاص
dançarino
دیکشنری فارسی به پرتغالی