ترجمه ناقص به پرتغالی - دیکشنری فارسی به پرتغالی
معنی ناقص
ناقص
desajeitado, imperfeito, inadequado, imprudente, carente, parcial, desleixado
تصویر ناقص
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با ناقص
ناقص
ناقص
آنچه کامل نیست مثلاً اطلاعات ناقص، معیوب مثلاً عضو ناقص، چیزی یا کسی که به حد کمال نرسیده
فرهنگ فارسی عمید
ناقص
ناقص
ناتمام، نارسا، مقابل کامل ناقصُ العقل: کنایه از کم خرد و احمق ناقصُ الاعضاء: کنایه از کسی که در اعضای بدنش نقصی باشد ناقصُ الخلقه: کنایه از آن که دارای نقص مادرزادی باشد ناقصُ العضو: آن که عضوی از اعضای بدنش ناقص باشد
فرهنگ فارسی معین
ناقص
ناقص
niezdarny, niedoskonały, niewystarczający, nierozważny, brakujący, częściowy, niechlujny
دیکشنری فارسی به لهستانی
ناقص
ناقص
неуклюжий , несовершенный , неадекватный , неразумный , отсутствующий , частичный , неопрятный
دیکشنری فارسی به روسی
ناقص
ناقص
onhandig, imperfect, inadequate, ondoordacht, tekortkomend, gedeeltelijk, slordig
دیکشنری فارسی به هلندی
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.