نویسنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) (از منتهی الارب). محرر کتاب. (ناظم الاطباء). محررنامه. کاتب. راسم. - راقم الحروف. رجوع به راقم حروف شود. - راقم حروف یا راقم الحروف، من نویسنده. (یادداشت مؤلف). نویسندۀ حروف و آنکه کاغذ را نوشته است. (ناظم الاطباء) : راقم حروف در جواب این سخن طعنه آمیز ایشان گفت که مرا این وقت چنین بخاطر میرسد... (مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 195). و رجوع به ص 31 و 222 و 223 همان کتاب شود. ، خطدار. (ناظم الاطباء)
محمد حسین متخلص به راقم و ملقب به افضل الشعراء شیرین سخن خان، او مؤلف فرهنگ فارسی ’بحر عجم’ میباشد که بسال 1268 هجری قمری بتألیف آن آغاز کرده است. (از مقدمۀ فرهنگ فارسی معین ص 43) عثمانی. مصطفی افندی. از خطاطان نامی عثمانی و شاگرد یدی قلعه لی بود که بسال 1181 هجری قمری درگذشت و در گورستان مرکز افندی بخاک سپرده شد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3) یکی از سلاطین مدیان که بنی اسرائیل ایشان را بقتل رسانیدند. (از قاموس کتاب مقدس) مردی ازنسل یهودا و از بنی حبرون بود. (قاموس کتاب مقدس) مردی از نسل مسنی. (از قاموس کتاب مقدس) آناطولی. از قاضی عسکرهای آناطول بوده و در سال 1241 هجری قمری درگذشته و در جوار زنجیرلی قپو بخاک سپرده شده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)