جدول جو
جدول جو

معنی رابض - جستجوی لغت در جدول جو

رابض
(بِ)
قلعه دار. (از آنندراج) ، مقیم و ساکن و منه: لا تبعثوا الرابضین، ای الترک و الحبشه. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) (شرح قاموس). و رجوع به رابضان شود
لغت نامه دهخدا
رابض
شیر درنده شیردرنده، دزدار دژدار ، بیمار بستری
تصویری از رابض
تصویر رابض
فرهنگ لغت هوشیار
رابض
((بِ))
شیر درنده
تصویری از رابض
تصویر رابض
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رابو
تصویر رابو
(دخترانه)
هدیه، پیشکش، نام گلی از گلهای بهاری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رابح
تصویر رابح
سود کننده، سود دهنده، سودآور، سودمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرابض
تصویر مرابض
جاهایی که گله های گاو و گوسفند را در آن نگهداری می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قابض
تصویر قابض
دارویی که باعث ایجاد خشکی در روده ها و رفع اسهال می شود، گیرنده، درمشت گیرنده، تنگ کننده، درهم کشنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رابط
تصویر رابط
واسطه میان دو تن یا دو چیز، ربط دهنده، پیوند دهنده، آنچه دو یا چند کلمه یا جمله را به هم پیوند می دهد، راهب، زاهد و حکیم از دنیا بریده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رایض
تصویر رایض
رام کننده یا تربیت کنندۀ اسب یا جانور وحشی، کنایه از راهنما، آنکه ریاضت می کشد، زاهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رافض
تصویر رافض
ترک کننده، واگذارنده، دور کننده، دوراندازنده
فرهنگ فارسی عمید
(عُ بِ)
درشت و استوار. (منتهی الارب). غلیظ. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ بِ)
جمع واژۀ مربض. رجوع به مربض و مربض شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رافض
تصویر رافض
تارک و مانده، ترک کننده چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راضب
تصویر راضب
رگبار، کنار از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حابض
تصویر حابض
زفت خشکدست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابج
تصویر رابج
پر، سیراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابض
تصویر قابض
بیرون کشنده، درآورنده، قابض روح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابض
تصویر نابض
خشم، پی (عصب)، تیرانداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایض
تصویر رایض
رام کننده ستوران توسن، دست آموز رام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابد
تصویر رابد
گنجینه دار، خزانه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابح
تصویر رابح
سود دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائض
تصویر رائض
چابکسوار، رامگر رام کننده رام کننده ستوران توسن، دست آموز رام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباض
تصویر رباض
شیر درنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راکض
تصویر راکض
دواننده اسوار اسپدوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابط
تصویر رابط
ربط دهنده، واسطه میان دو نفر یا دو چیز
فرهنگ لغت هوشیار
چهارم:) در درجه رابع قرار دارد . (، چهارم بار بچهارم رابعا. چهارم، چهارمین بار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رابه
تصویر رابه
مادراندر زن پدر. مونث راب: زن پدر زن بابا مامندر
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مربض، آغل ها آغال ها کنام ها جمع مربض. ماوای گوسفندان بشب، ماوای سباع مانند شیر و گرگ
فرهنگ لغت هوشیار
فرشته همراه فرشته ای که با آدم به زمین آمد، بی دست و پا ناتوان، پره بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرابض
تصویر مرابض
((مَ بِ))
مأوای گوسفندان به شب، مأوای سباع مانند شیر و گرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رابه
تصویر رابه
((بِّ))
مادراندر، زن پدر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رابع
تصویر رابع
((بِ))
چهارم، چهارمی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رابط
تصویر رابط
((بِ))
پیوند دهنده، واسطه میان دو تن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رابح
تصویر رابح
((بِ))
سودبخش، سودآور، نافع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رابط
تصویر رابط
میانجی، وابسته
فرهنگ واژه فارسی سره