جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رابه

رابه

رابه
زن پدر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

رابه

رابه
خرابه ای است در سوریه در ایالت بلقای و در 75هزارگزی شمال شرقی قدس. در زمانهای گذشته مرکز معابی ها بود و به رباط معاب شهرت داشت در دوره رومیان تعمیر شد و به ’آکروپلیس’ موسوم گردید پاره ای از ستونهای آن باقی است. (از قاموس الاعلام ترکی)
نهری است در لهستان در ناحیه گالیسی که از شمال کوههای کارپات سرچشمه میگیرد و بسوی شمال شرقی جریان می یابد و بعد از طی مجرایی بطول 130 هزارگز (130 کیلومتر) برودخانه ویستول میریزد. (ازقاموس الاعلام ترکی)
قصبه ای است در جزیره صقلیه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

رابعه

رابعه
نام دختر اسماعیل بصری از زنان عارف و بسطار مشهور در قرن دوم که از او حکایتها و سخنان زیادی نقل شده است
رابعه
فرهنگ نامهای ایرانی