جدول جو
جدول جو

معنی ذوحسب - جستجوی لغت در جدول جو

ذوحسب
صاحب حسب خداوند گوهر نیک. (گویم آنگاه بیارید یکی داروی خواب یاد بادملکی ذوحسبی ذونسبی) (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
ذوحسب
صاحب حسب، دارای گوهر و شرف و بزرگواری
تصویری از ذوحسب
تصویر ذوحسب
فرهنگ فارسی عمید
ذوحسب
((حَ سَ))
دارای نژاد نیک
تصویری از ذوحسب
تصویر ذوحسب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ذو حسب
تصویر ذو حسب
دارای گوهر و شرف و بزرگی
فرهنگ لغت هوشیار
دارای اصلی شریف خداوند نسب عالی: ای ذونسب باصل خود و ذوفنون بعلم کامل تو در فنون زمانه چویک فنی. (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذونسب
تصویر ذونسب
صاحب نسب، دارای اصل شریف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذونسب
تصویر ذونسب
((نَ سَ))
دارای اصلی شریف، صاحب نسب عالی
فرهنگ فارسی معین