- ذمائم
- جمع ذمیمه نکوهیده ها: ذمایم اخلاق، جمع ذمیمه، نکوهیدگان
معنی ذمائم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع ذمیمه نکوهیده ها: ذمایم اخلاق
پیوست ها
جمع حمام حمامه، کبوتران
جمع تمیمه، گردن پنام ها (پنام تعوید) تمایم
جمع سموم، باد های سوزان
جمع شمیمه، بویه ها خوشبو هایی که بوییده شوند
تمیمه ها، مهرها یا طلسم هایی که برای دفع بلا و چشم زخم به گردن اطفال آویزان کنند، تعویذها، حرزها، جمع واژۀ تمیمه
جمع ضمیمه، پیوست ها مونث ضمیم صاحب همراه، چیزی که آن را به چیز دیگر جمع کرده باشند پیوست، جمع ضمایم (ضمائم) یا ضمیمه اعور. زایده کرمی شکل که به سطح داخلی روده اعور متصل است و طول آن بین 6 تا 12 و گاهی 20 سانتیمتر است آپاندیس آویزه
جمع عمامه، دستار ها جمع عمامه. یا ارباب (اهل) عمایم. کسانی که عمامه بر سر گذارند، علما فقها
جمع غمامه، پاره ابر ها، جمع غمامه، پوزه بند ها چشم بندک ها
جمع نمیمه، سخن چینی ها جمع نمیمه
آبهای گرم، دوستان، جمع واژۀ حمیم و حمیمه، جمع واژۀ حمام و حمامه
حق، واجب، حرمت، آبرو
حق، حرمت، واجب، زینهار