جدول جو
جدول جو

معنی حمائم

حمائم
آبهای گرم، دوستان، جمع واژۀ حمیم و حمیمه، جمع واژۀ حمام و حمامه
تصویری از حمائم
تصویر حمائم
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حمائم

حمائم

حمائم
جَمعِ واژۀ حمام. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به حمام شود، جَمعِ واژۀ حمیمه. (منتهی الارب). به معنی کریمه. رجوع به حمیمه شود: اخذ المصدق حمائم اموالهم، اَی کرائمها، جَمعِ واژۀ حَمام. (اقرب الموارد). رجوع به حمام شود، جَمعِ واژۀ حمامه است که به معنی مرغ طوقدار و کبوتر است. (غیاث) (آنندراج). رجوع به حمامه شود، جَمعِ واژۀ حُم ّ. بهین های شتران. (منتهی الارب). رجوع به حم شود. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

ذمائم

ذمائم
جمع ذمیمه نکوهیده ها: ذمایم اخلاق، جمع ذمیمه، نکوهیدگان
ذمائم
فرهنگ لغت هوشیار

حمائی

حمائی
آنچه که مربوط به تب است عوارض ناشی از تب، تب دار تب زده
حمائی
فرهنگ لغت هوشیار