جدول جو
جدول جو

معنی ذمام

ذمام
(ذِ)
حق. واجب، حرمت. آب رو، زینهار. (دهار) (نطنزی). ایلاف. ج، اذمّه، چاههای اندک آب، دیوان ذمام، ظاهراً دیوان رسیدگی به دعاوی بوده است
لغت نامه دهخدا