- دیفوزر
- دیفیوزر (Diffuser) ورقه ای از جنس پارچه ی ریز بافت که جلوی منبع نور صحنه قرار می گیرد تا نور صحنه پخش شود و سایه روشنها به اصطلاح نرم گردد.
معنی دیفوزر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به دیروز دیروزین، تازه پدید آمده: طفل دیروزی
مربوط به دیروز، کنایه از مربوط به گذشته
آنچه از خشت و گل یا سنگ یا آجر یا چیز دیگر در کناره زمین یا چهار سمت خانه درست کنند و جائی را باآن محصور سازند، دیوال هم گفته اند
روز پیش از امروز، خلاف فردا
تاریکی شب، بمعنی شب دراز و بسیار تاریک
بافته ابریشمی بسیار لطیف
پارچۀ ابریشمی لطیف مانند دیبا و اطلس، برای مثال چون روز سپید روی بنمود / سیفور سیاه شد زراندود (نظامی۳ - ۴۵۹)
روز گذشته، روز پیش، روز پیش از امروز، دینه
ویژگی کسی که در حالت خوشی و سرمستی است، سرخوش
آنکه به هیئت دیو یا به شکل دیو یا در لباس دیو باشد
ملخک، پرنده هر چه بپرد، بر نام بایزید بستامی مرغی است خرد، مطلق پرنده
سر مست شنگول آنکه کیف و لذت برده متمتع سرخوش
جداری از سنگ، چوب، آجر و غیره که اطراف خانه، زمین و باغ و غیره به جهت محصور کردن و حفاظت آن بنا می کنند، حایل میان دو چیز
دیوار کسی کوتاه بودن: کنایه از زبون و ناتوان بودن
دیوار حاشا بلند بودن: کنایه از همه چیز را آسان انکار کردن
دیوار کسی کوتاه بودن: کنایه از زبون و ناتوان بودن
دیوار حاشا بلند بودن: کنایه از همه چیز را آسان انکار کردن
مرغی است خرد، پرنده (مطلق)
آنچه از خشت و گل یا سنگ یا آجر یا چیز دیگر در کنارۀ زمین یا چهار سمت خانه یا حیاط درست کنند و جایی را با آن محصور سازند
دیوانه، مجنون
پرنده ای کوچک، هر جانوری که توانایی پرواز دارد مانند مرغ و ملخ
بسیار تاریک، برای مثال من دانم و دردمند بیدار / آهنگ شب دراز دیجور (سعدی۲ - ۴۵۴) ، شب تاریک، تیره رنگ مایل به سیاهی، خاک تیره، خاکستر