جدول جو
جدول جو

معنی دیالمه - جستجوی لغت در جدول جو

دیالمه
جمع دیلمی، از ریشه پارسی دیلمیان جمع دیلمی منسوب به دیلم دیلمیان
تصویری از دیالمه
تصویر دیالمه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ترکی گاز نگیر چای تلخ چایی که شکر یا قند در آن حل نکرده باشند بلکه حب قند را در دهن گذارند و چای را بشیرینی آن خورند قند پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیپلمه
تصویر دیپلمه
فرانسوی گواهیده آنکه دارای دیپلم است دارنده گواهینامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیپلمه
تصویر دیپلمه
دارای دیپلم، دارای گواهی نامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیشلمه
تصویر دیشلمه
((لَ مِ))
چایی که شکر یا قند در آن حل نکرده باشند، قندپهلو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیپلمه
تصویر دیپلمه
((لُ مِ))
آن که دارای دیپلم است، دارنده گواهینامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیشلمه
تصویر دیشلمه
چای تلخ، چای که قند یا شکر میان آن نریزند و قند را در دهان بگذارند و چای را روی آن بنوشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیمومه
تصویر دیمومه
بیابان فراخ بر جایی همیشگی دیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یدالله
تصویر یدالله
(پسرانه)
دست خداوند، قدرت خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
در شیمی طریقه ای برای جدا ساختن یک کولرئیداز جسمی که بحالت محلول واقعی است بوسیله استعمال غشائی که فقط نسبت به یکی از دو جسم قابل نفوذ است و جسم دیگر از آن عبور نمیکند دیالیز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
سخنانی که میان شخصیت های یک نمایشنامه رد و بدل میشود، مهمترین بخش یک نمایشنامه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیاژنه
تصویر دیاژنه
فرانسوی میانزادی زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیکلمه
تصویر سیکلمه
گل نگونسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیالوگ
تصویر دیالوگ
گفتگویی که میان اشخاص یک داستان، نمایشنامه یا فیلم صورت می گیرد، گفتگو در مورد مسائل فرهنگی، اجتماعی و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
با هم سخن گفتن، با یکدیگر گفتگو کردن
فرهنگ فارسی عمید
پیروان احمد کیال که خود را فرستاده خدا می دانسته و نوشته ای نیز داشته که آمیزه ای از دانش و دین بوده است
فرهنگ لغت هوشیار
متالمه در فارسی مونث متالم: دردمند درد کشیده مونث متالم جمع متالمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسالمه
تصویر مسالمه
مسالمت در فارسی: دو سترفتاری آشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
جواب سئوال و گفت و شنیدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میاومه
تصویر میاومه
میاومه در فارسی روز مزدی روز مزد قرار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داغلمه
تصویر داغلمه
((لَ مِ))
خشکی لب یا پوست، سفتی روی زخم، روغن بسته شده، داغمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیالوگ
تصویر دیالوگ
مکالمه، گفت و گوی دو جانبه، اثر ادبی که به صورت گفت و گو ارائه شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوالمه
تصویر سوالمه
((سُ))
جمع سالمه، بی عیب ها، بی نقص ها، بی زحاف ها (در علم عروض)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
((مُ لَ مَ یا مِ))
با یکدیگر گفتگو کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میاومه
تصویر میاومه
((مُ وَ مَ یا وِ مِ))
روزمزد قرار دادن
فرهنگ فارسی معین
عمل جدا کردن کلوئیدهای داخل یک محلول از سایر مواد با کمک عشای نیمه تراوا، در پزشکی جدا کردن مواد سمی و زائد از خون با کمک دستگاهی ویژه، برای بیمارانی که نارسایی کلیوی دارند یا مسموم شده اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکالمه
تصویر مکالمه
Conversation
دیکشنری فارسی به انگلیسی