جدول جو
جدول جو

معنی سوالمه

سوالمه((سُ))
جمع سالمه، بی عیب ها، بی نقص ها، بی زحاف ها (در علم عروض)
تصویری از سوالمه
تصویر سوالمه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با سوالمه

سوبلمه

سوبلمه
جسمی است قابل تصعید که در آب محلول است و از گرم کردن سولفات مرکوریم و نمک به دست آید. سم بسیار خطرناکی است و در صنعت مورد استعمال دارد
فرهنگ لغت هوشیار

سوبلمه

سوبلمه
ترکیب کلر و جیوۀ دوظرفیتی که سفید رنگ، بی بو و بسیار سمّی است و برای ضدعفونی کردن زخم ها، از بین بردن قارچ ها و حشره ها و نیز در صنعت چاپ بر روی پارچه کاربرد دارد
سوبلمه
فرهنگ فارسی عمید

سالمه

سالمه
مونث سالم شهند درست حساب سال و ماه و روز تاریخ، در مدت ماهها و سالها علی الدوام. مونت سالم: ابدان سالمه
فرهنگ لغت هوشیار

سوالم

سوالم
جمع سالمه، بی آک ها درستها جمع سالمه بی عیبها بی نقصها، بی زحافها
فرهنگ لغت هوشیار

سالومه

سالومه
صلح، آرامش، صفا، دوستی، نام خواهر مریم عذرا و خاله حضرت عیسی (ع) همچنین نام ملکه یهود و دختر هرود فلیپ
سالومه
فرهنگ نامهای ایرانی

دیالمه

دیالمه
جمع دیلمی، از ریشه پارسی دیلمیان جمع دیلمی منسوب به دیلم دیلمیان
دیالمه
فرهنگ لغت هوشیار