جدول جو
جدول جو

معنی دوپیکر - جستجوی لغت در جدول جو

دوپیکر
برج سوم از دوازده برج فلکی به صورت دو کودک برهنه، خانۀ عطارد، جوزا
تصویری از دوپیکر
تصویر دوپیکر
فرهنگ فارسی عمید
دوپیکر
((~. پِ کَ))
جوزا، سومین برج از برج های دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهری خود در خردادماه در این برج دیده می شود
تصویری از دوپیکر
تصویر دوپیکر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دو پیکر
تصویر دو پیکر
نام برج سوم از دوازده برج فلکی که آنرا خانه عطارد هم گفته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو شکر
تصویر دو شکر
دو لب معشوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دودیگر
تصویر دودیگر
دوم ثانی ددیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژوپیتر
تصویر ژوپیتر
نام ستاره مشتری، خدای خدایان در نزد رومیان قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوپیتر
تصویر پوپیتر
وسیله ای برای قرار دادن کاغذ نت نوازنده بر روی آن، پاینت
فرهنگ فارسی عمید
بشکل گاو بصورت و هیئت گاو: همه کژدم وش و خرچنگ دار گوزن شیر چهر و گاوپیکر. (ناصر خسرو) یا درفش گاو پیکر. درفشی که صورت گاو بر آن منقوش است: زده هم برش گاو پیکر درفش سپر زرد و برگستوانش بنفش. یا گرز (گرزهء) گاو پیکر. گرزی که بشکل سر گاو باشد: بماند دشمن دجال صورتش در گل چو خر زصاعقه گرز گاو پیکر او. (ظهیر فاریابی)، گرز فریدون گرز گاو پیکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوپینگ
تصویر دوپینگ
((دُ))
استفاده ورزشکار از داروی نیروزا و تقویتی پیش از شرکت در مسابقه، زورافزای (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روزپیکر
تصویر روزپیکر
((پَ یا پِ کَ))
کنایه از آدم درست و بی غل و غش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژوپیتر
تصویر ژوپیتر
((تِ))
مشتری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاوپیکر
تصویر گاوپیکر
به شکل سر گاو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژوپیتر
تصویر ژوپیتر
سیّارۀ مشتری، در علم نجوم پنجمین و بزرگ ترین سیارۀ منظومۀ شمسی، قاضی چرخ، سعد السّعود، زاوش، سعد اکبر، زواش، زاووش، قاضی فلک، برجیس، زوش، اورمزد، هرمز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوویر
تصویر دوویر
دبیر و نویسنده و منشی
فرهنگ لغت هوشیار
دم آخر مردن، بحر سوم از هفده بحر اصول موسیقی، (نرد) نشان دادن هر یک از دو طاس یک خال را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوایر
تصویر دوایر
جمع دایره، دایره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دپیتر
تصویر دپیتر
فرانسوی دو بالان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوپیس
تصویر دوپیس
لباس زنانه که دو تکۀ جداگانه باشد مانند کت و دامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوایر
تصویر دوایر
((دَ یِ))
جمع دایره
فرهنگ فارسی معین
جمعیتی عیسوی مذهب که در قرن ۱۷ میلادی در انگلستان تشکیل شد و مرام آن ها پرستش خدا بدون واسطۀ کشیش و کلیسا بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوایر
تصویر دوایر
دایره ها، شکل مسطح گردی که همه های نقاط آن از مرکز به یک فاصله باشند، خطوط گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد، پرهون ها، چنبرها، حلقه ها، باتره ها، تبوراک ها، دف ها، محدوده ها، جمع واژۀ دایره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیکر
تصویر پیکر
تمثال، جسد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیکر
تصویر پیکر
کالبد، تن، تصویری که نقاش بکشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دویک
تصویر دویک
بحر سوم از هفده بحر اصول، یک وزن نه ضربی که از شش ضرب سنگین و سه ضرب سبک تشکیل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیکر
تصویر پیکر
کالبد، تن، هیکل، مجسمه، تندیس، در ریاضیات رقم، شیفر مثلاً عدد ۵۹۴ دارای سه پیکر ۴، ۹ و ۵ می باشد، تصویری که نقاش بکشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دویر
تصویر دویر
دبیر، آنکه در دبیرستان شاگردان را درس بدهد، نویسنده، منشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیکر
تصویر پیکر
((پِ کَ))
کالبد، جسم، صورت، تصویر، شکل، ریخت، رقم، نقش و نگاری که برای آرایش و زینت باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دویک
تصویر دویک
((دُ یَ))
کنایه از دم آخر مردن، بحر سوم از هفده بحر اصول موسیقی، نشان دادن هر یک از دو طاس یک خال را در بازی تخته نرد
فرهنگ فارسی معین