جدول جو
جدول جو

معنی دستاویز - جستجوی لغت در جدول جو

دستاویز
وسیله، بهانه، هر چیزی که آن را وسیله و آلت دست قرار بدهند، دست پیچ
تصویری از دستاویز
تصویر دستاویز
فرهنگ فارسی عمید
دستاویز
وسیله، بهانه
تصویری از دستاویز
تصویر دستاویز
فرهنگ لغت هوشیار
دستاویز
بهانه، وسیله
تصویری از دستاویز
تصویر دستاویز
فرهنگ واژه فارسی سره
دستاویز
بهانه، توسل، حربه، عذر، گزک، مستمسک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دستاویز
مدرک، سند
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رستاخیز
تصویر رستاخیز
به پا خاستن، جنبش، قیام، قیام عمومی
روز قیامت، روزی که تمام مردگان به پا خیزند و به حساب اعمال آن ها رسیدگی شود، روز پسین، یوم الحساب، یوم الجمع، ستخیز، یوم السبع، یوم النشور، روز درنگ، طامة الکبریٰ، قارعه، یوم الدین، روز وانفسا، روز امید و بیم، روز رستاخیز، روز بازخوٰاست، یوم التلاقی، فرجام گاه، روز بازپرس، روز جزا، یوم التّناد، یوم دین، یوم الحشر، یوم القرار، روز شمار، نشور، رستخیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ستاویز
تصویر ستاویز
ایوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند
رواق، صفّه، ستاوند، ستافند، ستاوین، خیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دست ورز
تصویر دست ورز
کسی که کارهای دستی می کند، کارگری که با دست و بدون کمک ماشین کار بکند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ / سِ)
رواق و پیش خانه. (ناظم الاطباء) (استینگاس). صفۀ بلند. (آنندراج) ، طره های اطراف بام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
محل خرید و فروش و بازار. (ناظم الاطباء) (استینگاس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دستنویس
تصویر دستنویس
نوشته بادست مخطوط
فرهنگ لغت هوشیار
عمل شستن دست (و صورت)، دستگاهی دارای شیرآب که بدان و صورت را شویند و آن نیز دارای ظرفی مقعر است که آب در آن ریزند و از مجرای آن وارد لوله شده خارج گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رستاخیز
تصویر رستاخیز
برخاستن مردگان، روز قیامت و محشر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست آویز
تصویر دست آویز
آنچه همراه آورند و وسیله مدعای خود سازند، حجت، دلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رستاخیز
تصویر رستاخیز
((رَ))
رستخیز، قیامت، به پا خاستن مردگان، رستخیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستشویی
تصویر دستشویی
((دَ))
جایی دارای شیر آب که در آن جا دست و روی را می شویند، توالت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستاسین
تصویر دستاسین
((دَ سْ))
آردی که با آس دستی درست شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستشویی
تصویر دستشویی
توالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رستاخیز
تصویر رستاخیز
محشر، معاد، آخرت، قیامت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
ماحصل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستشویی
تصویر دستشویی
مستراح، توالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستنویس
تصویر دستنویس
خطی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دست آویز
تصویر دست آویز
تمسک، عذر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
Accomplishment, Achievement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
accomplissement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مستند
دیکشنری اردو به فارسی
مستندات، اسناد
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
достижение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
Errungenschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
досягнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
osiągnięcie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
成就
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
realização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
realizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
logro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی