معنی دستاویز - فرهنگ فارسی عمید
معنی دستاویز
- دستاویز
- وسیله، بهانه، هر چیزی که آن را وسیله و آلت دست قرار بدهند، دست پیچ
تصویر دستاویز
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دستاویز
ستاویز
- ستاویز
- اِیوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند
رِواق، صُفَّه، سَتاوَند، سِتافَند، سَتاوین، خِیری
فرهنگ فارسی عمید
ستاویز
- ستاویز
- رواق و پیش خانه. (ناظم الاطباء) (استینگاس). صفۀ بلند. (آنندراج) ، طره های اطراف بام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ستاویز
- ستاویز
- محل خرید و فروش و بازار. (ناظم الاطباء) (استینگاس)
لغت نامه دهخدا