جدول جو
جدول جو

معنی دروگر - جستجوی لغت در جدول جو

دروگر
آنکه علف را درو کند درو کننده
تصویری از دروگر
تصویر دروگر
فرهنگ لغت هوشیار
دروگر
کسی که گندم یا جو یا گیاه دیگر را با داس درو کند، دروکننده
تصویری از دروگر
تصویر دروگر
فرهنگ فارسی عمید
دروگر
((دِ رُ گَ))
درو کننده
تصویری از دروگر
تصویر دروگر
فرهنگ فارسی معین
دروگر
درودگر، نجار
تصویری از دروگر
تصویر دروگر
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دروار
تصویر دروار
(دخترانه)
در (عربی) + وار (فارسی) مانند در، هچون در
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از درودگر
تصویر درودگر
نجار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درو گر
تصویر درو گر
کسی که شغلش ساختن آلات چوبی است نجار چوب تراش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در گر
تصویر در گر
کسی که شغلش ساختن آلات چوبی است نجار چوب تراش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردگر
تصویر دردگر
نجار، چوب تراش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داروگر
تصویر داروگر
داروساز داروفروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گروگر
تصویر گروگر
دادگر، از نام های باری تعالی، گرگر برای مثال بدان ماند که یزدان گروگر / جهانی نو بر آورده ست دیگر (عنصری - ۶۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گروگر
تصویر گروگر
بسیار زیاد فراوان، پشت سرهم پیاپی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داروگر
تصویر داروگر
((گَ))
داروساز، داروفروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درودگر
تصویر درودگر
((~. گَ))
نجار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گروگر
تصویر گروگر
((گُ رُّ گُ))
پشت سرهم، پیاپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گروگر
تصویر گروگر
((گَ رُ گَ))
قابل پرستش، معبود، خدای تعالی، کروکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داروگر
تصویر داروگر
داروساز، داروفروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درودگر
تصویر درودگر
کسی که پیشه اش ساختن اسباب و آلات چوبی است، درگر، نجار، چوب تراش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درور
تصویر درور
بازار گرمی، نرم شدن، خویرانی (خوی عرق)، خازروانی (خاز خمیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درگر
تصویر درگر
درودگر، چوب تراش، نجار
فرهنگ فارسی عمید