معنی دروار
- دروار (دَرْ)
- دروا. درواز. دروایست. ضروری. مایحتاج، سرگشته. سرنگون. حیران. (برهان). آویخته. (آنندراج) (انجمن آرا) ، راهی را نیز گویندکه از خانه به بام خانه باز کرده نردبانی بر او گذارند و برای بردن و آوردن چیزی بالا روند و بزیر آیند، و آنرا دروانه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج)
